نوشته شده در تاريخ یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, توسط ‌paria |

عنکبوت

.
عنکبوت
یک
این مطالب جالب
   
   
   
   
   
همه چیز
 
111 families, c.40,000 species

عنکبوت‌ (تارتنک یا کارتنک[۱] یا تاربافک، (به فارسی افغانستان: جولاه یا جولاهی)‏) جانور بی مهرهٔ شکارگری است که دارای بدنی دوبخشی و هشت پا است. عنکبوت‌ها فاقد بخش‌های جوندهٔ دهان و بال‌اند. آنها در راستهٔ عنکبوت‌ها طبقه‌بندی می‌شوند که خود یکی از چند راستهٔ ردهٔ بزرگتر عنکبوتیان (تاربافان) است. ردهٔ تاربافان دربردارندهٔ گونه‌هایی چون کنه است.

اکثر عنکبوتان تار می‌تنند که معمولاً به صورت رشته‌ای پروتئینی از غده‌های تارتنِ انتهای شکم ایشان ترشح می‌شود. بسیاری از گونه‌ها از تار برای شکار استفاده می‌کنند. به این صورت که توری یا پرده‌ای می‌تنند که حشرات در آن به دام می‌افتند ولی گونه‌های فراوانی هم هستند که آزاد شکار می‌کنند. از تار در بالارفتن از جایی، ایجاد دیوارهای هموار در لانه‌های زیرزمینی، ساختن ساک تخم، درپیچیدن صید، و نگاهداری موقت اسپرم، و خیلی کارهای دیگر استفاده می‌شود. برخی گونه‌های عنکبوت بسیار سمی و خطرناک هستند و زهرشان آنقدر قوی است که می‌توانند یک انسان بکشند. ، و... از گونه‌ها ی خطر ناک عنکبوت هستند.

تارخچه بند پایان عنکبوت گونه با غده تولید ابریشم دوره ی دونین حدود 360 میلیون سال پیش ظاهر شدند ولی این جانوران ظاهرا فاقد قدرت نخ ریسی بودند.عنکبوت های واقعی در سنگ های ذغال دار از318 تا299میلیون سال پیش پیدا شدند. گروه های اصلی عنکبوت های مدرن mygalomorphaeوareneomorphae درابتدا در دوره ی تراسیک قبل از 200 میلیون سال پیش ظاهر شدند. تا سال 2008 تقریبا 40000گونه عنکبوت و 109 خانواده از آن ها ثبت و رده بندی شده است.اگر چه دانشمندان هنوز سردرگمند که چگونه تمام این خانواده ها باید دسته بندی شوند و از سال 1900بیش از 20 نوع مختلف دسته بندی برای آن ها مشاهده شده است. عنکبوت و ساختمان بدن آن عنکبوت جانور هوا زی بند پاست که هشت پا دارد با دندان هایی که سم تزریق میکند. آن ها بزرگترین دسته بند پایانند و از نظر گوناگونی در رتبه ی هفتم میان تمام موجودها زنده اند.آن ها در تمامی قاره ها به جز قطب جنوب یافت میشوند.


1.چهار جفت پا 2.سرسینه 3.شکم

=سر =قسمتی که سر به آن متصل است = قسمت بدن = چشم ها = nephridia O = nephridia lost during development

عنکبوتیان دارای بدن قطعه قطعه و مفاصل زیادی هستند که در زیر پوششی از کیتین و پروتیین قرار دارند،فرق عنکبوت ها با دیگربندپایان در این است که بدن آن ها به دو قطعه تقسیم میشود:قسمت سر وشکم.که آن دو به وسیله ی ساقه ی استوانه ای کوچک به هم متصل میشوند.برخلاف حشرات عنکبوت ها شاخک ندارند. عنکبوت ها در بدنشان ماهیچه منبسط کننده ندارند و به جای آن ماهیچه هایشان را با فشار هیدرولیکی باز میکنند. شکم آن ها شش نوع غده ی ترشح ابریشم دارد.تار عنکبوت از لحاظ اندازه شکل و تعداد رشته های چسبناک که در آن به کار رفته بسیار تنوع دارد.امروزه به نظر میرسد تار های مارپیچی از فرم های اولیه بوده است و عنکبوت هایی که تار های در هم و بی نظم تولید میکنند بسیار فراوان تر و گوناگون تر از آن هایی اند که تار دایره ای تولید میکنند. در جلوی سر سینه یک جفت اندام استوانه ای وجود دارد که یک نیش در انتها و دندانه هایی کوچک در اطراف نیش وجود دارد. این اندام جنگالی شکل را چنگال یا کلیسه می گویند. عنکبوت برای شکار، سم خود را از نوک کلیسه وارد بدن طعمه می کند. و بعدش از مرگ از همین چنگال ها مایعی را وارد بدنش می کند این مایع سبب می شود که محتویات داخل بدن موجود شکار شده به یک سوپ رقیق تبدیل شود. آن وقت عنکبوت این سوپ رقیق را با کمک دهان و معده قوی خود می مکد بنابراین این چنگال ها برای عنکبوت ها نقش حیاتی دارند. قسمت کناری بیرونی به وسیله ی دو اندام باریک و کشیده به نام پالپ محافظت می شوند. پالپ ها هاعضو اصلی حس چشایی هستند و نقش زبان را ایفا می کنند. عنکبوت ها دو چشم دارند که در قسمت جلو سر قرار دارند. چشم ها در بعضی عنکبوت ها از جمله عنکبوت گرگی یا جهنده بسیار قوی است. گروهی دیگر مانند عنکبوت های توربان حس بینایی ضعیف تری دارند. در بخش کناری سر سینه هشت پا قرار دارد. پاها در حرکت شکار و دیگر فعالیت ها نقش دارند. بدن قسمت دوم شکم است شامل قلب معده اعضای تنفسی و غده های تولید تار

 

 


اندازه

عنکبوت ها در سایز های مختلفی وجود دارند.کوچکترین آن ها پاتودیگوا از کلمبیا طولی کوچکتر از 3.7میلی متر داردو بزرگترین و سنگین ترین عنکبوت ها درمیان رطیل ها وجود دارد که تا90 میلی متر طول دارد و پاها اندازه ای تا 250 میلی متر دارند.


رنگ بندی تنها سه نوع رنگدانه در عنکبوت ها شناسایی شده:اموکروم ها،بیلین ها و گوانین ها. ملانین ،کاروتنوئید و پترینس که در حیوانات دیگر بسیار معمول هستند ظاهرا در عنکبوت ها غایبند.در برخی از گونه ها اگزوکوتیسل در پاها و پروسوما اصلاح شده که باعث پیدایش رنگ قهوه ای میشود. بیلین برای مثال در عنکبوت میکروماتا ویرسنس منجر به رنگ سبز میشود.گوانین مسؤل نشانه های سفید رنگ در عنکبوت های باغ اروپایی به نام آرنؤس دیادمانتوس است. حرکت با وجود این که تمام بندپایان برای خم کردن اعضای بدنشان از ماهیچه هایی استفاده میکنند که به داخل اسکلتشان وصل شده عنکبوت ها و اندکی از گروه های دیگر از فشار های هیدرولیکی برای منبسط کردنشان استفاده میکنند.سیستمی که از اجداد بندپای عنکبوت ها به آن ها به ارث رسیده است.تنها عضله ی منبسط کننده ای که در پاهای عنکبوت وجود دارد در سه مفصل ران وجود دارد.به همین دلیل عنکبوتی که قسمت سر وسینه اش سوراخ شده نمیتواند پاهایش را منبسط کند و پاهای عنکبوت مرده پیچ میخورد.عنکبوت ها میتوانند فشاری 8برارمقداری که برای منیسط کردن پاهایشان به وجود می آورند را ایجاد کنند.عنکبوت های جهنده میتوانند 50 برار طول خود بپرند به وسیله ی افزایش ناگهانی فشار خون در سومین یا چهارمین جفت از پاهایشان. برخلاف عنکبوت های کوچک پرنده،عنکبوت های بزرگ با وجود اینکه از فشار هیدرولیکی برای صاف کردن پاهایش استفاده میکند،به ماهیچه های خم کننده برای ایجاد نیروی دافع برای پریدن نیازمند است. بیشتر عنکبوت ها فعالانه شکار میکنند،سریع تر از تکیه کردن به تارها.آن ها طره موهای متراکمی در نوک پاهای خود دارند.این طره ها از موهای زبری تشکیل شده اندکه در انتها به هزارشاخه منشعب شده اند.این طره ها عنکبوت را قادرمیسازند که به روی شیشه های عمودی و بر روی سقف به طور وارونه راه برود.عنکبوت مثل بیشتر بند پایان دیگر حداقل 4 پایش را موقع راه رفتن روی سطح نگه میدارد. تغدیه یک عنکبوت گیاه خوار به نام Bagheera kiplingiدر سال 2008 شناسایی شد ولی بقیه عنکبوت های شناخته شده به وسیله ی شکار تغذیه میکنند.شکار حشرات یا دیگر عنکبوت ها.با این وجود گونه های معدودی از عنکبوت ها مارمولک و پرنده شکار میکنند.عنکبوت ها از گستره وسیعی از راهبرد ها برای گرفتن طعمه شان استفاده میکنند: به دام انداختن آن در تارهای چسبناک،خفت کردن آن در تار های چسبناک،تقلید کردن از طعمه برای جلوگیری از شناسایی شدن و دنبال کردن آن تا آخرین نفس.اکثر عنکبوت ها شکار را به وسیله ی حس کردن لرزش های آن شناسایی میکنند ولی شکارچی های فعال بینایی تیزی دارند وشکار چی های طبقه ی Portia نشانه هایی از هوش در انتخاب تاک تیک هایشان و توسعه ی آن ها نشان داده اند.روده ی عنکبوت ها بسیار باریک تر از آن است که بتواند غذای جامد بخورد و آن ها غذای جامد را با غوطه ور کردن آن در آنزیم های گوارشی به مایع تبدیل میکنند و آن را به وسیله ی bases of their pedipalps آسیاب میکنند چون آرواره های واقعی ندارند. خانواده ی اولوبوریداغده های سمی خود را از دست داده و طعمه اش را به وسیله ابریشم میکشد.همانطور که قبلا گفته شد روده های عنکبوت نازک است و فقط میتواند از عهده ی غذای مایع بربیاید..عنکبوت ها دوفیلتر برای بیرون نگه داشتن غذای جامد دارند.آن ها ازیکی از دوسیستم متفاوت گوارشی خارجی استفاده میکنند.بعضی از آن ها آنریم های گوارشی از قسمت میانی مجرای هاضمه به طعمه تزریق میکنندو بعد بافت های مایع را به داخل روده های خود میمکند و پوسته ی خالی طعمه را رها میکنند.دیگران هم طعمه را آسیاب میکنند و آن را با آنزیم های گوارشی غوطه ور و تبدیل به مایع میکنند.معده در قسمت سروسینه به عنوان یک پمپ عمل میکند و غذارا به قسمت های عمیق تر به سیستم گوارشی میفرستد.قسمت میانی روده آنزیم هایی دارد که مواد مغذی را از غذا جذب میکند.

 

طریقه اسیر کردن طعمه


معروف ترین روش برای اسیر کردن شکار به وسیله ی تارهای چسبناک است.تنوع در تعیین مکان تار به گونه های متفاوت عنکبوت ها اجازه میدهد که حشرات مختلفی را دریک مکان به دام بیاندازند.برای مثال تار های مسطح افقی حشراتی را که از بین گیاهان زیرین به سمت بالا پرواز میکنند را به دام می اندازند در حالی که تار های عمودی مسطح حشراتی را شنار میکند که درحال پرواز افقی اند.عنکبوت های سازنده ی تاربینایی ضعیفی دارند ولی در عوض بسیار به لرزش حساسند. عنکبوت های آبی ماده نژاد آرگیرونتا تار های ناقوس غواصی زیر آبی را میسازند که به وسیله ی هوا پرمیشود و برای هضم کردن طعمه،جفت گیری و بزرگ کردن فرزندان استفاده میشود.آن ها تقریبا به طور کامل در ناقوس ها زندگی میکنند،و به بیرون جهش میکنند برای شکار طعمه ای که ناقوس را لمس میکند یا تار ها آن را گیر می اندازند.تعداد کمی از عنکبوت ها از سطح آب ودریاچه به عنوان تار استفاده میکنن و طعمه ی به دام افتاده را به وسیله لرزش های آن به هنگام درگیری شناسایی میکند. عنکبوت های تار تن تنها تار های کوچکی را میبافند اما آن را با مهارت اداره میکند تا طعمه را به دام بیندازد.عنکبوت های طبقه ی های پیتیوتز و خانواده ی تریودیوسوماتیدا تار های خود را بسط میدهند و سپس وقتی که طعمه به آن برخورد میکند ـن را رها میکند ولی به طور فعالانه تار را تکان نمیدهند. عنکبوت خانواده ی دینوپیدا تار های کوچکتری میبافد و آن ها را در حالی که بسط داده شده است بین دوجفت اول پاهایش نگه میدارد و آن را به اندازه ی دوبرابر طول بدنش میکشد تا طعمه را به دام بیندازد و این حرکت ممکن است مساحت تار را تا ده برابر افزایش دهد.آزمایش ها نشان داده است که عنکبوت دینوپیس اسپینوسوس دو تکنیک متفاوت برای شکار طعمه دارد:ضربه زدن از پشت برای گرفتن حشرات در حال پروازی که به وسیله ی لرزش هایش شناسایی شده است و ضربه از جلو برای گرفتن حشره ای که روی زمین راه رفته و مشاهده مسشود.این دو تکنیک در دیگر عنکبوت های خانواده ی دنوپیس نیز مشاهده میشود.حشرات در حال راه رفتن بخش عمده ی شکار این خانواده را تشکیل میدهد. تغذیه بدون شکار با وجود ان که عنکبوت ها عموما به عنوان شکار کننده شناخته میشوند،عنکبوت جهنده Bagheera kiplingiبیش از90 درصد غذای خود را از یک ماده ی جامد گیاهی که به وسیله ی اغاغیا تولید میشود به عنوان بخشی از رابطه ی منفعت آمیز دوطرفه به دست می اورد. نوجوانان برخی خانواده ی عنکبوت ها از شهد گیاهان تغذیه میکنند.تحقیقات آزمایشگاهی نشان داده که آن ها به طور متناوب موقع غذا خوردن خود را تمیز میکنند. از آنجایی که بعضی عنکبوت ها عیاش هستند وسعت مصرف شهد به وسیله ی آن ها دست کم گرفته شده است.شهد گیاهان حاوی موادی مثل آمینو اسید ها،لیپیدها و ویتامین ها و مواد ومعدنی به علاوه ی شکر است.وتحقیقات نشان داده که برخی گونه های عنکبوت وقتی شهد موجود است عمربیشتری میکنند.تغذیه به وسیله شهد گیاهان از ریسک درگیری با طعمه و هزینه های تولید سم و و آنزیم های گوارشی جلوگیری میکند. گونه های متنوعی از جناره ی بندپایان،تارهای ابریشمی و پوست قبلی خودشان تغذیه میکنند.گرده های چسبیده به تار ها ممکن است به همراه تارها خورده شوند و مطالعات نشان داده که عنکبوت های جوان شانس بیشتری برای بقا دارند اگر فرصت خوردن گرده را پیدا کنند.همچنین تعدادی از گونه های عنکبوت ها به تغذیه از موز،زرده تخم مرغ و سوسیس شناخته شده اند! گونه های عنکبوت عنکبوت ها گونه های متفاوتی دارند. که چند نوع از آنها را نام می بریم. - عنکبوت پرنده خوار - عنکبوت طلایی تار گرد - عنکبوت بیوه سیاه - عنکبوت خون آشام اعماق - عنکبوت کمین کننده - عنکبوت تار کروی باغی

عنکبوت پرنده خوار

یک نوع از آنها پرنده خوار است . طول بدن این نوع عنکبوت که از بزرگترین عنکبوت های جهان محسوب می شود حدود ۲۸ سانتی متر است. البته پرندگان بخش کوچکی از غذای آنها را تشکیل می دهند زیرا عنکبوت ها اشتهای زیادی دارند به طوری که روزانه ۲۰ برابر وزن بدنشان غذا می خورند.

عنکبوت طلایی تار گرد این گونه استوایی عنکبوتها، در بین گونه های آمریکایی، بزرگترین تارگرد را می سازد. هر تار گرد می تواند تا قطر (2پا) 61 سانتیمتر بزرگ شود که از جنس ابریشم زرد و سختی ساخته می شود. صدها عدد از این عنکبوتها در کنار همدیگر زندگی م یکنند و تارهای آنها انبوهی از نخ را ایجاد می کند که می تواند بزرگترین حشرات را به دام بیاندازد. عنکبوتهای دیگر وابسته به این تارها بوده و حشراتی که روی تار های تنیده شده توسط دیگر عنکبوتهای تار گرد، به دام افتاده اند،می دزدند.

 

 

 

عنکبوت بیوه سیاه

عنکبوت بیوه سیاه یکی از انواع انگشت شمار عنکبوت های سمی در ایالت آمریکاست. این عنکبوت جزء خانواده عنکبوتیه است . طول بدنش در حدود 5/1 اینچ است (کوچکتر از یک سکه) و پاهای درازی دارد. عنکبوت بیوه سیاه ، مشکی و براق است و یک علامت نارنجی قرمز یا زرد به شکل یک ساعت شنی روی شکمش دارد. عنکبوتهای سیاه و خانواده شان تقریبا هر جایی در نیمکره غربی جهان در جاهای مرطوب و تاریک یافت می شوند. مکان های مورد علاقشان توده های چوب ، کنده های درخت ، توده های خاکروبه ، انبارها ، باغهای میوه و سبزیجات ، درون دیوارهای سنگی و زیر صخره هاست. اگر آنها به داخل خانه بیایند به جاهای تاریک می روند مثل گوشه گنجه دیواری ، گاراژ یا پشت لوازم منزل . آنها به طور طبیعی کمرو هستند و تنها زمانی نیش می زنند که گرفتار شوند ، احساس خطر نمایند و یا بطور ناگهانی لمس شوند.

عنکبوت خون آشام اعماق 

یک جانور عجیب و غریب که شبیه عنکبوت است باعث شگفتی دانشمندان شده است. این جانور شبه عنکبوت که در کف اقیانوس و دریا زندگی می کند با استفاده از یک «نی» خون قربانیان خود را می مکد. این عنکبوت های آبی که بعضی از آنها نابینا هستند رده بندی علمی را به چالش کشانده اند. دکتر «کلودیو آرانگو»، جانورشناس دریایی از موزه استرالیا در سیدنی قبول دارد که این جانوران، «بند پا» هستند، اما نمی داند که متعلق به چه گونه یی هستند. وی تحقیق خود در مورد این جانوران غیرعادی که اطلاعات کمی در مورد آنها وجود دارد را در جلسه اخیر «کمیته علمی تحقیقات جنوبگان» ارائه داده است. وی می گوید: «این جانوران بسیار غیرعادی هستند.»بیش از صد سال است که چگونگی رده بندی عنکبوت های دریایی باعث سردرگمی دانشمندان شده است. این عنکبوت آبی در کف دریا می خزد و گاهی تا عمق 6 تا 7 هزار متری دریا رفته و ترجیح می دهد که در تاریکی زندگی کند. در این عمق، این جانور از اسفنج هایی که آهسته حرکت می کنند و همچنین از حلزون های دریایی تغذیه می کند. بدن این جانوران بند بند بوده و دارای یک اسکلت بیرونی هستند. این دو ویژگی باعث می شود که «بند پا» تلقی شوند و در گروه سخت پوستان، حشرات، هزارپایان و عنکبوت ها قرار گیرند. علاوه بر ویژگی های یاد شده، این عنکبوت یک سری ویژگی های بسیار عجیب دارد که ساختار تغذیه یی منحصر به فرد آن از جمله این خصوصیات است. به گفته «آرانگو»: «این جانور، خرطومی شبیه «نی» دارد که آن را به درون بدن جانوران وارد می کند و شیره آنها را می مکد.» همین ویژگی است که قرارگیری این عنکبوت را در گروه های شناخته شده بندپایان مشکل می سازد. وی در ادامه می افزاید: «این جانور شبیه عنکبوت است اما یک عنکبوت واقعی نیست. قرار دادن آن در یک جایگاه خاص از شجره حیات بسیار دشوار است.» در حال حاضر «آرانگو» مشغول بررسی تنوع و تکامل عنکبوت های دریایی است. وی موفق شده است با استفاده از مشخصات DNA و ریخت شناسی 60 گونه عنکبوت دریایی از سرتاسر دنیا یک شجره خانوادگی برای آنها تهیه کند. برخی دانشمندان بر این باورند که عنکبوت های دریایی یک گروه جدید بسیار ابتدایی را تشکیل می دهند که در پایه شجره خانوادگی بندپایان قرار دارد. اما یافته های «آرانگو» یک فرضیه دیگر را پشتیبانی می کند: این جانور بیشتر به گروهی از بندپایان نزدیک و مرتبط است که شامل عنکبوت ها و عقرب هاست.

 

 

 

 

عنکبوت کمین کننده این عنکبوت از حس بسیار بالایی برخوردار است و به محض اینکه طعمه به سوراخی که عنکبوت کمین کننده آنجا در حال انتظار است نزدیک شود با سرعت بالایی که دارد به طعمه حمله می کند و از دندانهای بسیار تیز و سمی خود استفاده می کند و آنرا شکار می کند.

عنکبوت تار کروی باغی این نوع گونه عنکبوت دام خود را در تار کروی شکل خود به تله می اندازد .

 

تار عنکبوت بین نوع تار عنکبوت و نوع خود عنکبوت رابطه ی ثابتی وجود ندارد.گونه هایی که در یک دسته قرار دارند ممکن است تار های بسیار مشابه یا کاملا متفاوتی بسازند.سیر تکاملی متقارب در تار عنکبوت یا به عبارت دیگر استفاده از تکنیک های مشابه برای تارتنی توسط گونه های بیشباهت شایع شده است. تار عنکبوت باید سه کارکرد داشته باشد:جلوی طعمه را بگیرد(قطع کردن)،بدون شکستن حرکت آن را جذب کند(متوقف کردن)وطعمه را به دام بیندازد با گرفتار کردن یا چسباندن آن به تار(نگه داری) تحقیقات اخیر نشان داده است که تار عنکبوت در حقیقت بعد از آن که کمی ویران میشود محکم تر خواهد شد. تجربه نشان داده که خرابی زیاد سرانجام تار را ضعیف میکند اما نه قبل از آنکه تار در برابر فشار باد های تند یا شکستگی ها ی گوناگون مقاومت کرده باشد.چگونه عنکبوت تار خود رو به خوبی مهندسی کند؟ابریشم عنکبوت محکم تر از استیل میباشد. محققان میگویند تار عنکبوت بر اساس یک هندسه ی پیشرفته ساخته شده اند ساختارش را بهینه سازی میکند.گروه محققان رفتار تار های شعاعی و دایره ای شکل را بررسی کرده اند تا به راز هندسه ی تار عنکبوت پی ببرند. مانند آنچه در باره ی چرخ های دوچرخه گفته شده رشته های شعاعی اشیای به دام افتاده ی نزدیک را محکم نگاه میدارند و رشته های دایره ای با نخ های شعاعی متقاطع میشوند و آن ها را محکم نگه میدارند. این تحقیق نشان میدهد که ابریشم عنکبوت بعد سفت کردن اولیه تار فشار را با کش آمدن خنثی میکند.فشار اضافه ای که باعث میشود تار محکم بشود به بقیه ی تار منتقل میشود. ساختمان کریستالی در پروتین تار ابریشم بیشترین فشار را جذب میکند و میشکند و بقیه ی تار سالم میماند.مثلا وقتی یک حشره در تار عنکبوت گیر میکند تمام تار را پاره نمیکند بلکه فقط تار هایی که که با آن درگیر شده است.بعد از اینکه یک یا دو رشته ی تار میشکند قدرت بقیه ی تار افزایش میابد.محققان میگویند ظرفیت فشار نهایی 3تا 10 در صد به وسیله ی خرابی هاافزایش میابد. گویا تار عنکبوت به گونه ای طراحی شده که شکستگی ها را پیش بینی کرده است. این مهندسی برتر در در طرح بندی ساختمانی و مواد عنکبوت را قادر میکند تا بایک تار چند وعده غذا را شکار کند. محققان نمیتوانند مواد خام ابریشم را با ماشین آلات انسانی درست کنند.اما از باکتری های اصلاح نژاد شده برای تولید پروتین ابریشم استفاده کرده اند. تنها غده های ابریشم و تار تنی عنکبوت میتواند ارتجاعی ترین تار قابل تجزیه ی دنیا را فراهم کند.اما مهندسان متوجه فواید تقلید از ویژگی های معماری طرح تار عنکبوت شده اند.

انواع تار عنکبوت تارهای کروی


نفیلا کلاواتا،عنکبوت تار کروی تننده طلایی هیچ طرحی به تنهایی برای شکارتمامی طعمه ها بهترین نیست.برای مثال فاصله ی بیشتر بین خطوط مساحت تار را افزایش میدهد بنابراین قابلیت تار برای گرفتار کردن طعمه افزایش میابد.اما قدرت متوقف کردن و نگه داری آن را کاهش میدهد.فاصله ی کمتر بین خطوط ،قطرات چسبناک بزرگتر و خطوط پهن تر قدرت نگه داری را بهبود میبخشد ولی باعث میشود طعمه راحت تر آن را ببیند و دست کم درطول روز از آن دوری کند.گرچه تفاوت معینی بین تار کروی که برای استفاده در طول روز ساخته میشود و آن که در شب ساخته میشود وجود ندارد. در واقع رابطه ی ساده ای بین ویژگی های طرح تار کروی و طعمه ای که در آن به دام می افتد وجود ندارد چرا که هر گونه عنکبوت تار کروی تننده گستره ی وسیعی از طعمه ها را شکار میکند. مرکز فعالیت تار در تار عنکبوت،یعنی همان جایی که عنکبوت کمین میکند معمولا بالای مرکز تار است چون عنکبوت سریعتر میتواند به طرف بالا برود تا به طرف پایین.مرکز فعالیت،مبدا مسیر عقب نشینی عنکبوت برای دوری از دشمنانش میباشد. تار های کروی افقی رایج هستند با وجود اینکه درمتوقف کردن و نگه داری طعمه ضعیف تر و آسیب پذیر تر به وسیله ی باران وسقوط آوار هستند.پاره ای از تحقیقات نشان داده که تارهای افقی مزایای جبران کننده ای نیز دارند،از جمله کاهش آسیب پذیری به وسیله ی باد،کمتر دیده شدن به وسیله ی طعمه ی درحال پروازبه سمت بالا به خاطر نوری که از پشت از آسمان میتابد و قابلیت نوسان برای گرفتن حشرات در حین پرواز افقی.باوجود این توضیح واحدی برای استفاده ی رایج از تار کروی افقی وجود ندارد. تعدادی گونه های مختلف غیرمعمول در تارهای کروی وجود دارد.برای مثال تار هایی که روی سطح آب قرار دارند و میتوانند طعمه را درون یا روی آب به دام بیندازند.یا تار هایی با شاخه هایی کوچک در مرکز آن که عنکبوت را قادر میسازد از دست دشمنانش مخفی شود.و یا تار های نردبانی شکل که در گرفتن حشرات موذی بسیار ظاهر شده اند.اگر چه اهمیت بسیاری از گونه ها هنوز برما پوشیده است. مراحل ایجاد تار کروی عنکبوت یک نخ چسبناک را ترشح میکند که با باد جا به جا میشود. زمانی که نسیمی سر نخ ابریشمین را به جای دیگری متصل میکند اولین گذرگاه به وجد می آید.او با عبور مجدد از روی خطوط آنها را محکم تر مینماید و خطوط را تقویت کرده تا به اندازه ی کافی محکم شوند.

 

 

 


بعد از اولین نخ افقی عنکبوت یک رشته ی شل میسازد وبه وسیله ی رشته ی دوم یک شکل yمانند میسازد که این سه نخ اولین طرح تار را تشکیل میدهد.سپس یک قاب دور آن ساخته میشود که به قسمت های دیگر وصل شود.

 

 

 

 

 

 

 


بعد از اینکه تمام طرح ها کامل شدند عنکبوت شروع میکند به ساختن تار های دایره ای شکل. در ابتدا هیچ کدام از ساختمان های رشته ای چسبناک نیستند.و فاصله بین رشته ها به اندازه ای زیاد است که عنکبوت میتواند آن را وجب کند!

 

 

 

 

 

در آخر رشته ی چسبناک بین رشته های دایره ای بافته میشود هنگام اتصال رشته ی چسبناک به طرح اصلی تار های غیر چسبناک از بین میرود.سپس تاربا رشته های غیر چسبناک yشکل وتار های چسبناک دایره ای شکل کامل میشود. و عنکبوت میتواند در مرکز تار استراحت کند.بعد از شکار در شب تار کهنه می شود وعنکبوت با خوردن آن در صبح تار را می زداید.فقط گذرگاه اول را باقی میگذارد. بعد از یک روز استراحت عنکبوت یک تار جدید را در عصرمیسازد.اگر شکار جزیی بوده و تار به سختی آسیب ندیده باشد تار در طول روز باقی میماند و بعد از یک بازسازی جزئی نجات میابد. تنوع زیادی در این نوع تار های کروی وجود دارد.

 

 

 

 

تار های بهم پیچیده تار قیفی

اعضای خانواده ی تریدیدا تار های نامنظم به پیچیده و سه بعدی میتنند که به تار های توده ای معروفند. به نظر میرسد که یک تمایل تکاملی برای کاهش تعداد تارهای چسبناک به کار رفته منجر به غیبت کامل این تار ها در برخی قطعات شده است.ساختار تارهای توده ای مبتکرانه تر از تار های کروی ست و ساختن آن ممکن است چند روز طول بکشد.

انواع دیگر تار عنکبوت های لینیفیدا غالبا صفحات افقی ناهموار میسازند،با تار های در هم و برهم متوقف کننده دربالا.حشراتی که به تار های متوقف کننده برخورد میکنند روی صفحه سقوط میکنند یا توسط خود عنکبوت بر روی آن هل داده میشوند،حشرات به وسیله ی تارهای چسبناک روی صفخه نگه داشته میشوند تا زمانی که عنکبوت از زیر حمله کند. چرا عنکبوت در دام خود گرفتار نمی شود ؟ شاید به نظر عده ای آشیانه عنکبوتهای باغ اشرافی ترین خانه ها به حساب آید . زیرا این حشرات خانه های خود را ازتارهای ابریشم مانندی میسازند . شکم عنکبوتها در حکم سازنده این تارهاست . این کارخانه از ۱۲ غده مولد تار تشکیل شده است. عنکبوت در هنگام تولید تار میتواند هر نوع تاری که خواست تولید کند . زیرا هر تار از مواد خاصی تولید شده و برای انجام کار ویژه ای ترشح می شود . نحوه تولید تار در عنکبوت بسیار پیچیده است . فقط عنکبوتهای ماده از تار لانه می سازند . عنکبوت برای اینکه بتواند حشرات را در لانه توری خود به دام اندازد , قسمتی از لانه را با تارهای چسبنده می سازد . ولی برای اینکه خودش در تله ای که برای حشرات پهن کرده است اسیر نشود یک نوع تار خشک نیز می تند و برای کلیه فعالیت های خود از آن استفاده می کند . مرکز لانه و به عبارتی سکوی انتظار عنکبوت کاملا از این نوع تار ساخته شده است . این تارها را یک جفت غده بطری شکل می سازند . از سکوی انتظار تارهای دیگری به صورت شعاعهایی خارج می شوند که از تار خشک ساخته شده اند . توسط این غدد تولید می شوند . اما تارهای چسبنده که به صورت مارپیچ بین شعاعها تنیده شده و از مرکز تا پیرامون لانه کشیده شده اند از دو جفت غده دیگر ترشح می شود یک غده تار خشک تولید می کند و دیگری هنگام خروج تار آن را به ماده چسبناک آغشته می کند . اگر حشرات پرنده به تور عنکبوت برخورد کنند این ماده به بدنشان می چسبد و اسیرشان می کند . عنکبوت در هنگام فعالیت در لانه به دقت مراقب است تا در تارهای چسبنده خود گرفتار نشود . مهمترین عاملی که عنکبوت را از افتادن در دام خود حفظ می کند ساختمان پاهایش می باشد . با گیره ها و موهایی که در انتهای پاهایش دارد می تواند تارهای خشک را بگیرد . عامل دیگر را می توان عمودی نبودن یا مورب بودن ساختمان لانه ذکر کرد . این زاویه انحراف از یکسو به عنکبوت امکان استراحت در قسمت پشتی لانه اش را می دهد و از سوی دیگر به وی اجازه می دهد تا از تارهای خشک بالا و پایین برود و با تارهای چسبناک تماس پیدا نکند . تولید مثل وچرخه ی حیات تولید مثل عنکبوتیان وتخم ریزی آنها درونی اما غیر مستقیم است در حقیقت اسپرم ها به بدن جنس ماده تزریق نمی شوند زیرا جنس نر اسپرم آماده تولید ندارد.زمانی که جنس نر علامتی از جنس ماده را در نزدیکی خود تشخیص می دهد می سنجد که آیا از گونه ی اوست ویا آماده ی جفت گیری هست یا نه،به طور مثال گونه ای از عنکبوت که تار یا "طناب ایمن" می سازد جنس نرش می تواند نوع جنس وگونه ی طرف مقابل را به وسیله ی بو تشخیص دهد.

بچه عنکبوت های از تخم در آمده

جنس ماده در حال حمل تخم ها عنکبوت ها معمولا با دقت وماهرانه اظهار عشق می کنند تا جنس ماده که بزرگ است جنس نر که کوچک است را قبل از تخم ریزی نخورد.مگر آنکه عنکبوت نر آن قدر کوچک باشد که ارزش خوردن نداشته باشد. در گونه ی"تکان دهندگان تار"الگوی دقیق تکان دادن تار یک قسمت از رسومات بین آنهاست.تاثیر این الگوی لرزش روی بدن جنس ماده در بسیاری از عنکبوت های شکاری مهم است و ممکن است که جنس ماده را هیپنوتیزم کند.

عنکبوت نر از گونه ی"عنکبوت های طلایی تکان دهندهی تار" در بالای تصویر در حال تکان دادن تار است تا از خورده شدن توسط جنس ماده که در پایین تصویر است محافظت کند. رقص وحال ژست در عنکبوت های گونه ی"پرنده"مهم است که دارای دید بسیار خوبی هستند.اگر اظهار عشق آنها موفق باشد، جنس نر اسپرم هایش را به روی تخمدان جنس ماده در زیر قسمت شکم او منتقل می کند.شکل اندام تولید مثل ماده تنها شامل محل نگه داری جنین نمی شود بلکه دارای قسمتی برای انبار کردن اسپرم ها نیز هست تا زمان نیاز آنها را آزاد کند. عنکبوت های گونه ی"Tidarren" یکی از دو زائده های بند بندی خود را قبل رسیدن به بلوغ جدا می کنند این زائده ها در این گونه حدود 20% از جرم نر را تشکیل می دهد بنابراین آنها را جدا می کند تا تحرکش افزایش یابد.در گونه ی "Yemeni" زائده ی دو م که باقی مانده است توسط جنس ماده جدا خواهد شد.این زائده ی جدا شده حدود چهار ساعت به تخمدان جنس ماده می چسبد تا عمل انتقال غیر مستقیم اسپرم ها انجام شود.در ضمن جنس ماده از این زائده تغذیه نیز می کند.در بیش از 60% موارد جنس ماده گونه ی"عنکبوت های قرمز استرالیایی" جنس نر را بعد از جدا شدن دومین زائده اش و انتقال آن به جنس مماده می کشد ومی خورد.مشاهدات نشان داده است که جنس نر گونه ی "عنکبوت های قرمز استرالیایی" هیچ گاه فرصت جفت گیری را پیدا نمی کنند،و آنها که خوش شانس باشند می توانند زاد و ولد کنند اما زمانی که مطمئن شوند که جنس ماده قبلا کامل غذا خورده است.اگر چه جنس نر بسیاری از گونه ها ،در مقایسه با عمر کوتاه آنها ،تا زمان جفت گیری زنده می مانند. جنس ماده در هر کیسه ی ابریشمی بیش از 3000 تخم می گذارد که رطوبت آن ثابت است.در بسیاری از گونه ها جنس ماده پس از تخم گذاری می میرد اما در گونه های دیگر جنس ماده با چسباندن تخم ها به تار،پنهان کردنشان در آشیانه ی خود از آنها مراقبت می کند. همانند دیگر بندپایان عنکبوت نیز برای رشد پوست اندازی می کند زیرا پوست کیتینی وسخت او قابل کش آمدن نیست.در بیشتر گونه ها جنس نر با جنس ماده ای که پوست اندازی کرده جفت گیری می کند که بسیار برای جنس نر خطرناک است. دفاع

نشان تهدید در "Sydney funnel-web spider" واضح است که رنگ عنکبوت ها به گونه ای است که می توانند استتار کنند و از شکارچیان بزرگ خود همچون پرنده ها و زنبور های انگلی از خود محافظت کنند،که هر دوی آنها بینایی رنگ خوبی دارند.بیشتر گونه های عنکبوت به رنگ محیط هستند که در آن زندگی می کنند،و گونه های دیگر رنگ متضاد با محیط دارند به گو نه ای که خال یا علامت و لکه هایی دارند که باعث میشود مرز آنها با محیط مشخص شود.در تعداد کمی از گونه ها همانند عنکبوت هاوایی خوشحال"Theridion grallator"ترکیب های رنگ زیادی دارند و در یک جا ثابت می مانند و محیط را تشکیل می دهند و این موضوع می تواند کار را برای شکارچیان آنها در تشخیص طعمه سخت تر کند.بیشتر عنکبوت ها خطرناک هستند ومزه ی خوبی ندارند بنابراین رنگ های آنها هشدار دهنده است.اگر چه گونه های کمی که زهر قوی،آرواره های بزرگ یا موهای خارش آور دارند دارای رنگ های هشدار دهنده هستند اما بسیاری از آنها زمانی رنگ های خود را فعال می کنند که ترسیده باشند. بیشتر خانواده ی "Theraphosidae" که شامل رتیل ها و"baboon spiders"نیز می شوند دارای موهای سوزش آور بر روی شکم خود هستند و از پاهای خود برای تکان دادن آنها در حمله استفاده می کنند.این مو ها زبر هستند و ریشه ی شکننده دارند نوک تیز هستند و در ردیف هایی قرار گرفته اند.این نوک های تیز سوزش وخارش شدیدی ایجاد می کنند اما هیچ مدرکی نیست که نشان دهد که آنها سمی هستند یا نه.عده ای از آنها به وسیله ی شبکه ای از نخ های خیلی محکم در تارشان از خود در برابر زنبور های انگلی محافظت می کنند،به عنکبوت فرصت می دهد تا زمانی که زنبور در تار گیر کرده است فرار کند.عنکبوت چرخ دار طلایی"Carparachne aureoflava"از بیابان های نامیب با پاشیدن شن به طرف زنبور انگلی آن را از خود دور وفرار می کند.

عنکبوت در نشانها و فرهنگ

طرح عنکبوت روی گلدان سرامیکی در "Moche"،مربوط به سال 300CE (سال انقلاب کلیسای انگلستان) عنکبوت ها نقطه ی اصلی بسیاری از داستان ها و اسطوره ها در فرهنگ های مختلف و قرن های مختلف بوده است.آنها نماد صبر و شکیبایی در هنگام شکار است که تار را می بافد و صبر می کند تا طعمه به دام بیفتد،همچنین نشانه ی شرارت و بدسرشتی به خاطر سمی و کشنده بودن نیشش است. بافندگی تار در عنکبوت ها نیز باعث به وجود آمدن اسطوره های شده است که دنیاای دیگر را به نمایش می گذارد.مردم"Moche" در "peru"قدیم طبیعت را پرستش می کردند.آنها تاکید زیادی بر حیوانات و گاهی ترسیم عنکبوت در هنرشان داشتند. تار عنکبوت در معماری ما توانسته ایم شباهت عالی بین یک تار عنکبوت و یک ساختمان قابل انبساط پیدا کنیم.مانند خیمه ی دایره ای نشان داده شده در مثال های زیر. هدف از این پروژه طراحی 4 مغازه بزرگ است که با که سقف های خیمه ای راه راه پوشانده شده اند.سوال این است که چگونه شکل دقیق و ساختمان خمیده ی خیمه را گسترش داد به نحوی که بتواند تعادل را برای الگوی داده شده از فشار ها نگه دارد. طراحی نهایی یک طراح بندی هندسه ی دایره ای شبیه به تار عنکبوت است.در نتیجه ی تار عنکبوت خطوط دایر ای نشان دهنده ی کابل های دایره ای هستند.این ها مستقیم در طرح بندی هستند و در زاویه های مساوی 15 درجه قرار گرفته اند.

 

 

 

 

 

 

 


در آمریكا معماری به نام سیمون هنلی وجود دارد كه در طراحی و ساخت پاركینگ‌ خودرو تخصص دارد. در كشور آمریكا جای پارك ماشین از مشكلات و دشواری‌های جدی است، به همین دلیل رشته‌های تخصصی در این حوزه وجود دارد. هنلی اخیرا در كتابی به نام معماری پاركینگ خودرو، چند پاركینگ برتر با بهترین طراحی در جهان را معرفی كرده است. اولین این سازه‌های پاركینگی یك ساختمان 11 طبقه است كه در سال 1995 در شیكاگو ساخته شده. این ساختمان سیمانی درون خود صدها قطعه فلز جای داده كه در نقش دیوارهای اصلی این سازه به كار گرفته شده‌اند. سازه پاركینگی برتر دیگر باز هم در شیكاگو قرار دارد، اما این یكی در سال 1962 ساخته شده است. این پاركینگ عجیب كه در ظاهر و نگاه اول نمی‌توان فهمید كه یك پاركینگ است، به شكل بلال ساخته شده است. این ساختمان 60 طبقه دارد و برای طی هر طبقه از آن، ماشین‌ها باید یك كیلومتر راه بروند. سازه بعدی كه پاركینگ برتر دنیا شناخته شده در آلمان قرار دارد و كار ساخت آن از سال 1986 شروع و در سال 1992 تمام شده است. این پاركینگ البته فضای بسیار زیادی برای جا دادن ماشین‌ها در خود ندارد، اما طراحی زیبای آن این ساختمان را به سازه‌ای منحصر به فرد در كلن تبدیل كرده است. سازه برتر بعدی در شهر لندن قرار دارد و به سال 1970 بازمی‌گردد. این سازه عظیم در درون خود فضای بسیار زیادی دارد كه البته تیره و تار است. لیون فرانسه مركز یكی دیگر از پاركینگ‌های برتر دنیاست كه در سال 1994 ساخته شده است. اهمیت ویژه این سازه آن است كه به صورت یك استوانه ساخته شده و هیچ نوری در درون آن وجود ندارد. سازه برتر بعدی در شهر هیلبرون در شمال آلمان ساخته شده كه شاهكاری از تركیب نور و ساختار و تهویه و گردنه برای پیچیدن ماشین‌هاست. تصویر این سازه بیشتر به نقاشی تار عنكبوت یا كندوی عسل شبیه است. 1.پاركینگ 11 طبقه شیكاگو 2.سازه بلالی شكل2.پاركینگ لندن (1970 م)4.سازه استوانه‌ای در لیون فرانسه 5.سازه تار عنكبوتی در آلمان

 

 

 

 

 

                    تزئین چراغ با طرح عنکبوت

استفاده های تار عنکبوت طبیعت چند میلیون سال است روش های ساخت بهتر تار را در این عنکبوت ها آزموده و هر بار متکامل تر کرده است. برای مثال اگر بشر به مواد اولیه برای ساخت محصولاتی محکم، با دوام و مقاوم در برابر حرارت بالا نیاز دارد، خب بهتر است روی عنکبوت های بیابانی کار کند،به همین ترتیب عنکبوت هایی وجود دارند که تارهایی می سازند که در برابر باد و ارتفاع و... مقاومند یعنی حتی در صنعت هوا و فضا نیز کاربرد پیدا می کنند. به طور کلی تار عنکبوت در مقایسه با وزنی که دارد مقاومتش بیش از حد تصور است و شاید بتوان گفت از هر محصول ساخت دست بشر محکم تر و سخت جان تر است. به علت نرم بودن تارهای عنکبوت به مثل ابریشم و سختی این تارها به مانند فولاد، اگر راهکاری مناسب جهت پرورش و رام کردن عنکبوت ها ارائه شود، آنگاه می توان از وجود عنکبوت ها درجهت رشد و توسعه اقتصادی، استفاده وافر نمود. محققین شیوه ای غیر از پرورش عنکبوت جهت تهیه تار عنکبوت پیدا کرده اند. به علت ناسازگاری عنکبوت ها با یکدیگر، که همدیگر را می بلعند، از طریق پروش و تکثیر عنکبوت ها به موفقیت هایی نایل نگردیده اند. تار عنکبوت ماده ای است که از لحاظ مهندسی مواد به مراتب بهتر از ابریشم های معمولی است، اما استفاده تجاری از آن تا کنون یک مشکل بوده است. تارعنکبوت همانند DNA، بال پرندگان ومروارید درون صدف ، یکی از عجایب خلقت است. وزن هزاران متر از ابریشم بافته شده از تار عنکبوت، به بیش از یک گرم نمی رسد و عجایب آن به همین جا خاتمه نمی یابد. نوعی از انواع تار عنکبوت نیز وجود دارد که عنکبوت ها ازآن برای شکار حشرات بالدار استفاده می کنند. این نوع تار حتی اگر تا دوبرابر طول اولیه اش کشیده شود، دوباره به حالت اولیه اش باز می گردد. بیش از یک قرن، محققان رویای استفاده از ویژگی های تار عنکبوت را در سر می پروراندند. اما مشکل این است که عنکبوت ها مانند کرمهای ابریشم نیستند. عنکبوت ها بیش از کرم های ابریشم پرخاشگر و قلمروطلب هستند که اهلی شوند. با توجه به دست آوردهای به دست آمده از تحقیقات زیست شناسی مولکولی توسط یک تیم در دانشگاه ویومینگ مرکز نکزیا، هم اکنون درحال راه اندازی فرایندی برای تولید تار عنکبوت است. طی دهه گذشته، زندی لوییس و همکارانش به دنبال آن بودند که ژنهائی را که برای پروتئین های کلیدی رمز داشتند برای تولید چهار نوع تار عنکبوت، دنبال هم چیده و بافت زا کنند. از زمانی که این ژنها تعیین و دوباره سازی شدند، گروه ویومینگ آنها را به داخل باکتری وارد کردند تا پروتئین های مطلوب ساخته شوند. متاسفانه مقدار محصول آن قدر کم بود که از لحاظ اقتصادی فایده ای نداشت. اما مرکز نکزیا موفق به ساخت پروتئین های تار عنکبوت شده است. نکزیا این کاررا با استفاده از بزهایی انجام داده است که تحت مهندسی ژنتیک بوده و پروتئین ها را در شیرشان ترشح می کنند. پروتئین ها به محض جمع آوری در شیره غلیظی از درخت افرا ریخته می شوند، سپس روزنه ها ی باریک آنها پر می شود تا زنجیره های پروتئین به صورت رشته هایی قوی مانند زیپ در آیند. نکزیا تمایل دارد استفاده از این تارها را در کاربردهای معدود و با ارزش در پزشکی متمرکز کند. می توان از تارهای مرغوب عنکبوت به عنوان نخ بخیه در جراحی های چشم، عروق یا اعصاب استفاده کرد. به نظر می رسد تار عنکبوت برای این کار ایده آل باشد چرا که انعطاف پذیری و مقاومت نایلون را دارد. همچنین می توان از تار عنکبوت به عنوان زردپی یا رباط های حسی استفاده کرد. استفاده های غیر پزشکی تارهای عنکبوت: از کاربرد های غیر پزشکی این تارها می توان به زره محافظ بدن اشاره کرد که تارها برای این منظور بسیار سبک تر و قابل انعطاف تر هOnline User

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, توسط ‌paria |

مغز


مغز یک شامپانزه

مغز یکی از حسّاس‌ترین و پیچیده ترین اعضای بدن انسان است که ۲ درصد از وزن بدن را تشکیل می‌دهد اما تا بیش از ۳۰ درصد کالری (انرژی) روزانه را مصرف می‌کند و بیشتر انرژی خود را از کربوهیدراتها (گلوکز خون) جذب می‌کند و این سوخت را سریع می‌سوزاند حتّی زمانیکه در خواب هستیم ، مغز بیشتر از هر عضوی از بدن اکسیژن مصرف می‌کند.به نارسایی مغزی ایسکمی مغزی می گویند.

مغز در همه‌ی مهره‌داران و بیشتر بی مهرگان مرکز دستگاه عصبی است. تنها شماری از بی مهرگان مانند اسفنج دریایی، عروس دریایی، بالغ و ستاره دریایی مغز ندارند، حتی اگر بافت عصبی پراکنده داشته باشند. مغز در سر و معمولا نزدیک اندام های حسی نخستین قرار دارد. مغز مهره داران کامل ترین اندام بدنشان است. برآورد شده که درانسان معمولی قشر مغز دارای 15-33 بیلیون یاخته‌ی عصبی (نورون) است که هر کدام با سیناپس به چندین هزار یاخته عصبی (نورون) دیگر متصل است. این یاخته ها بوسیله‌ی رشته های پروتوپلاسمی بلندی که آسه (آکسون) نام دارد با دیگر یاخته ها ارتباط برقرار می کنند. آکسون ها دنباله‌ای از ضربان های سیگنالی را که پتانسیل عمل نام دارند تا دورترین نقاط مغز یا یاخته های دریافت کننده ویژه‌ی هدف در بدن حمل می کنند.

از نظر تکاملی زیستی، کار مغز کنترل متمرکز بر روی سایر اندام های بدن است. مغز با تولید الگوهای فعالیت ماهیچه ها یا با هدایت مواد شیمیایی تراوشی که هورمون نام دارند، بدن را کنترل می کند. این کنترل متمرکز سبب پاسخ سریع و هماهنگ به تغییرات محیط می شود. برخی انواع پایه‌ای از پاسخ مانند بازتاب (رفلکس) می تواند توسط طناب نخاعی یا گرهها ایجاد شود، اما کنترل پیچیده و هدفمند بر رفتارها بر پایه‌ی حس های ورودی پیچیده نیازمند توانایی یکپارچه سازی اطلاعات یک مغز متمرکز است.


ساختار

مغز مهمترین بخش دستگاه عصبی مرکزی است و در انسان از بخشهای مختلفی مانند مخ، تالاموس، هیپوتالاموس، پل مغزی، ، ساقه مغز، ، عقده‌های قاعده‌ای، [[

سیستم بطنی

بطن‌های مغزی (خاکستری تیره)

درون مغز چهار بطن وجود دارد که به نام‌های بطن چپ٬ بطن راست (هردو جانبی) و بطن‌های سوم و چهارم شناخته می‌شوند.

دو بطن راست و چپ از راه سوراخ بین بطنی(Monro foramen) به داخل بطن سوم مرتبط بوده و بطن‌های سوم و چهارم هم توسط مجرای سیلویوس(Aqueduct of Sylvius) به هم راه دارند.

خون رسانی مغزی

شاخه قوس آئورت با انشعابات خود به شریان کاروتید مشترک چپ تقسیم شده و انشعاب دیگری از آن به نام شریان کاروتید مشترک داخلی ( شریان تغذیه کننده مغز )ایجاد می شود که تبدیل به سه شاخه اصلی : شریان افتالمیک _ شریان مغزی میانی _ شریان مغزی قدامی می شود. شریان مغزی میانی مهم ترین شریان تغذیه کننده نیمکره های مخ می باشد و در سطح خارجی نیمکره های مخ پخش می گردد.شاخه هایی از این شریان به قسمت های عمقی مخ و از آن جمله کپسول داخلی رفته و شریان هموراژی مغزی را تشکیل می دهد که انسداد یا پارگی آن باعث سکته مغزی (بر اثر خونریزی مغزی) می شود.شریان مغزی قدامی نیز قسمت های قدامی مغز را تغذیه می کند.

آسیب‌شناسی

مغز نسبت به آسیبها بسیار حساس است ونورونها نمی توانند بیش از پنج دقیقه در برابر ایسکمی مقاومت کنند. نورونها در انسان بالغ قادر به تکثیر سلولی نیستند.جراحی مغز و اعصاب یک عمل فوق تخصصی جراحی است که با اعمال جراحی روی دستگاه عصبی بدن پاره‌ای از آسیب‌های مغز و اعصاب را می‌تواند بهبود بخشیده و یا از ادامه روند آسیب جلوگیری نماید.

از بین رفتن بافت میلین، بیماریهای مادرزادی و ضربه از دیگر آسیبهای مختلف مغز هستند.

Online User
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, توسط ‌paria |

بستنی

بستنی توت فرنگی

بستنی نوعی دسر یخ‌زده است، که باید شامل حداقل ۱۰٪ چربی شیر باشد. مقدار این چربی می‌تواند از ۱۰ تا ۱۶ درصد تغییر یابد که معمولاً بستنی‌ها حاوی ۱۴٪ چربی شیر هستند[۱]، همچنین بستنی می‌تواند شامل دیگر انواع لبنیات مثل خامه باشد که به همراه مواد شیرین‌کننده و طعم‌دهنده تهیه می‌شود. اولین کارخانه صنعتی بستنی‌سازی جهان در سال ۱۸۵۱در مریلند، کار خود را آغاز نمود.[۲]


تاریخچه تهیه بستنی

در امپراتوری ایران، مردم افشره آب انگور را روی مقداری برف در کاسه‌ای میریختند و آنرا به عنوان دسر، مخصوصا هنگام گرمی هوا صرف می‌کرده‌اند. برف یا از زیرزمین‌های سردی به نام یخچال، یا از برف باقیمانده بر روی کوه‌های اطراف پایتخت تابستانه، هگمتانه، برداشت می‌شده است.[۳]

اولین مغازه بستنی فروشی در آمریکا در سال ۱۷۷۶ در نیویورک شروع به کار کرد. مهاجران آمریکایی اولین کسانی بودند که اصطلاح ice cream را به کار بردند. اصطلاحی که در ابتدا iced cream بود و بعدها بصورت ice cream کوتاه شد. هم چنین Burt Baskin و Irvine "Irv" Robbins دو برادر خوانده بودند، که برای اولین بار در کالیفرنیای آمریکا فروشگاه های Baskin-Robbins را راه اندازی کردند.

انواع بستنی

بستنی دارای تنوع‌های گوناگونی است. مانند بستنی‌های سنتی، بستنی‌های ایتالیایی یا میوه‌ای، میلک شیک‌ها و بستنی‌های یخی.

قدمت دسرهای یخی در چین به ۴ هزار سال قبل می‌رسد. یک نوع از این دسرها با قرار دادن سنگ نمک و برف در جداره‌های ظروف حاوی شربت تهیه می‌شد (نمک باعث می‌شود دمای یخ‌زدن آب به زیر صفر برسد) و نوع دیگری با قرار دادن شیر، برنج کاملا پخته به همراه ادویه در داخل برف تهیه می‌شد. بستنی یخی هم با آب‌میوه، عسل و ادویه درست می‌شد. این دسرهای یخی از مسیرهای تجاری وارد ایران هم شدند. همچنین حدود ۴ هزار سال پیش در ایران دسر یخی فالوده با استفاده از یخ، گلاب، آرد برنج رشته‌ای و زعفران و طعم‌دهنده‌های دیگر ساخته می‌شد.[۴][۵]

بستنی ایرانی

نوعی بستنی با نام بستنی سنتی یا ایرانی در ایران رواج دارد که دارای طعم زعفران و رنگ زرد می‌باشد. این بستنی همراه با خلال پسته و تکه‌های بزرگ خامه‌است و طرفداران زیادی دارد. یکی از اولين كسانی بوده كه در ايران بستنی فروشی داشته است. بستنی اكبر مشتی با نوع خارجی آن بسيار متفاوت بود.ايرانی‌ها استفاده از گلاب و زعفران را بر ثابت کننده‌ها ترجيح می‌دادند.

پیش از این بستنی‌های سه رنگ در بسیاری از شهرها رواج داشت که رنگ زرد آن زعفرانی، سفید آن وانیلی و رنگ قهوه‌ای دارچینی بود که توسط استاد بستنی ساز این سه رنگ به هم چسبیده و در ظروف یک بار مصرف فروخته می‌شدند.

نگارخانه

Online User
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, توسط ‌paria |

کودکی

هلن کلر، در ۲۷ ژوئن ۱۸۸۰ در «توسکامبیا» در ایالت آلاباما، متولد شد. او هنگامی که ۱۹ ماه بیشتر از زندگی‌اش نمیگذشت، در اثر ابتلا به یک نوع بیماری (شاید یا تب مخملک)، بینایی و شنوایی خود را از دست داد و ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد. هنگامی که کلر شش سال داشت، او را به الکساندر گراهام بل نشان دادند و گراهام بل پس از معاینه، یک معلم ۲۰ ساله به نام (میسی) را که در موسسهٔ آموزش نابینایان پرکینز در بوستون فعالیت می‌کرد، برای آموزش او فرستاد. چنانکه کلر بعدها درباره خود می‌نویسد، زندگی واقعی او در یک روز از ماه مارس سال ۱۸۸۷ وقتی که تقریباً ۷ ساله بود، با ورود معلمش به زندگی او آغاز شد. او از این روز به عنوان مهم‌ترین روزی که در زندگی به خاطر دارد، یاد می‌کند. سالیوان معلمی سخت کوش و فوق‌العاده بود که از مارس ۱۸۸۷ تا پایان عمر خود در اکتبر ۱۹۳۶، در کنار کلر ماند.

سالیوان با فشار دادن علاماتی توسط انگشتان خود، به عنوان حروف، بر کف دست هلن با او ارتباط برقرار می‌کرد و از این راه برای آموزش کلمات به او استفاده می‌نمود. در عرض چند ماه کلر فرا گرفت که چگونه اشیایی را که لمس می‌کند، به آن حروف ربط دهد و آنها را هجی کند. او همچنین، موفق شد تا به وسیله لمس کارتهایی که حروف برجسته بر آنها نوشته شده بود، جمله‌هایی را بخواند و با کنار هم چیدن حروف در یک لوح، خود جمله بسازد. بین سالهای ۱۸۸۸ و ۱۸۹۰، کلر زمستانها را در موسسه پرکینز، برای آموزش خط بریل گذراند، سپس زیر نظر «سارا فولر» در بوستون، برای آموختن صحبت کردن، دوره‌ای آموزشی و تدریجی را آغاز کرد. او همچنین لب‌خوانی از طریق لمس دهان و گلوی شخص صحبت کننده را فرا گرفت.

تحصیلات

هلن کلر هشت ساله و معلمش آن سالیوان در بروستر، کیپ کود، ماساچوست، ۱۸۸۸.

هلن حتی وقتی که دخترک کوچکی بود بسیار مشتاق ورود به دانشگاه بود. در سن ۱۴ سالگی، وی در یک مدرسه ناشنوایان در نیویورک ثبت نام کرد و در ۱۶ سالگی به «مدرسه کمبریج بانوان جوان» در ماساچوست راه یافت. کلر در سال ۱۹۰۰ توسط کالج رادکلیف پذیرفته شد و ۴ سال پس از آن، به کمک آنی سالیوان معلم خود، که سخنرانی‌ها را در کف دست او می‌نوشت، از آنجا فارغ التحصیل شد. در این مدت او توانست با فشار دادن انگشت بر گلوی آنی و تقلید ارتعاشات صوتی او صحبت کردن را بیاموزد. بنابراین او اولین فرد نابینا- ناشنوایی بود که از دانشگاه فارغ التحصیل شد.

نویسندگی

هلن کلر از زمانی که در دانشگاه «رادکلیف» دانشجو بود، نگارش را آغاز کرد و این حرفه را ۵۰ سال ادامه داد. علاوه بر «زندگی من»، ۱۱ کتاب و مقالات بیشماری در زمینه نابینایی، ناشنوایی، مسائل اجتماعی و حقوق زنان به رشته تحریر در آورده است.

فعالیت‌های اجتماعی و سالهای پایانی

هلن کلر هرگز نیاز نابینایان و نابینا- ناشنوایان دیگر را از نظر دور نمی‌کرد. او از دوستان دکتر «پیتر سالمون»، مدیر اجرایی خدمات هلن کلر برای نابینایان بود و او را در تأسیس مرکزی یاری نمود که به عنوان مرکز ملی هلن کلر برای جوانان و بزرگسالان نابینا- ناشنوا نام گرفت.

Alabama quarter, reverse side, 2003.jpg

هلن کلر عضو حزب سوسیالیست آمریکا بود و در چندین انتخابات پیاپی از نامزدی یوجین دبس، چهرهٔ معروف کمونیست و سوسیالیست، حمایت می‌کرد. او در زمینهٔ حقوق زنان نیز فعال بود و از کنترل بارداری و حق رای برای زنان حمایت می‌کرد. او در ضمن عضو اتحادیهٔ کارگری چپ "" بود و در مطلبی به نام "چرا به کارگران صنعتی جهان پیوستم" توضیح می‌دهد که چطور تحت تأثیر اعتصاب لارنس به عضویت این اتحادیه در آمده.

هلن کلر از طرفداران انقلاب روسیه بود و در مطالبی چون "به روسیهٔ شوروی کمک کنید" و "روح لنین" به این قضیه می‌پردازد.

در سال ۱۹۳۶، هلن کلر به «کانکتیکات وستپورت» رفت و تا پایان عمر در آن‌جا ساکن بود. او درژوئن ۱۹۶۸ در سن ۸۸ سالگی درگذشت.

 

Online User

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, توسط ‌paria |

آمپول

آمپول‌هایی حاوی محصولات داروئی

آمپول (به فارسی افغانستان: پیچکاری)‏ (به فرانسوی: Ampoule)‏ کپسول شیشه‌ای یا پلاستیکی بی‌منفذ، حاوی یک چند دارو به صورت محلول سترون.

آمپول معمولاً به دو شیوه داخل وریدی و عضلانی به بیمار تزریق می‌شود. البته شیوه‌های ناشایعی مانند تزریق داخل جلدی، زیرجلدی و داخل مفصلی نیز وجود دارند.

 

 

 

 

 

پني سيلين
همه آنچه كه بايد درباره معروفترين آنتيبيوتيك دنيا بدانيد
▲پني سيلين عصاي دست پزشكان
 
 
 
 
شايد خيلي از پدرومادرها در تعجب باشند كه چرا پزشكان ديگر مانند گذشته پنيسيلين تزريقي تجويز نميكنند. تنها دليل ندادن پنيسيلين تزريقي، احتمال ايجاد يك واكنش حساسيتي كشنده است كه اين احتمال در مورد پنيسيلينهاي خوراكي كمتر است. يك دوره درماني پنيسيلين خوراكي، اگر درست مصرف شود، به اندازه تزريق همان مقدار پنيسيلين، موثر است. ولي اگر شما به پنيسيلين حساسيت داريد، استفاده از پنيسيلينهاي خوراكي شايعي مثل آموكسيسيلين نيز ميتواند براي شما مشكلساز شود.
بههر حال پنيسيلينها يكي از مهمترين گروههاي آنتيبيوتيكي محسوب ميشوند. اگر چه پس از نخستين پنيسيليني كه در دسترس قرار گرفت و امروزه به طور وسيع همراه با مشتقات جديد مورد استفاده قرار ميگيرد، در طي اين مدت آنتيبيوتيكهاي متعدد ديگري نيز توليد شده است، ولي باز هم پنيسيلينها برتري نسبي داشته و انواع آنها در حال حاضر عليه بسياري از بيماريهاي عفوني، دارويي انتخابي به حساب ميآيند.
بههر حال پنيسيلينها يكي از مهمترين گروههاي آنتيبيوتيكي محسوب ميشوند. اگر چه پس از نخستين پنيسيليني كه در دسترس قرار گرفت و امروزه به طور وسيع همراه با مشتقات جديد مورد استفاده قرار ميگيرد، در طي اين مدت آنتيبيوتيكهاي متعدد ديگري نيز توليد شده است، ولي باز هم پنيسيلينها برتري نسبي داشته و انواع آنها در حال حاضر عليه بسياري از بيماريهاي عفوني، دارويي انتخابي به حساب ميآيند. چرا پني سيلين؟
پنيسيلين متعلق به خانوادهاي از داروهاست كه آنتيبيوتيكهاي بتا لاكتام نام دارند. پنيسيلين و آموكسيسيلين جزء اين داروها هستند كه نسبتا ارزان هستند و معمولا در ريشهكن كردن تعداد زيادي عفونتهاي باكتريايي موثرند كه اين عفونتهاي باكتريايي شامل عفونتهاي پوست، گوش، سينوسها و سيستم تنفسي فوقاني ميشود. پنيسيلين چه از راه خوراكي و چه از راه تزريقي استفاده شود، با مهاركردن ساخت ديواره سلولي باكتريها، رشد باكتريها را در بدن متوقف ميكند.

 

انواع پني سيلين
انواع متفاوتي از پنيسيلينها وجود دارد كه هر يك عفونتهاي خاصي از بدن شما را مورد هدف قرار ميدهند. پنيسيلينها را ميتوان به دو گروه تزريقي و خوراكي تقسيمبندي كرد.
در گروه تزريقي ميتوان پنيسيلين G، بنزاتين پنيسيلين( Gپنادر)، پنيسيلين 3،3،6 و پروكائين پنيسيلين را نام برد.
پنيسيلين :G برحسب تركيب شيميايي محيط تخمير كه براي كشت پنيسيليوم از آن استفاده ميشود، ميتوان انواع پنيسيلينهاي طبيعي را توليد كرد، پنيسيلين G كه بالاترين فعاليت ضدميكروبي در ميان اين قبيل پنيسيلينها را دارد، تنها پنيسيلين طبيعي است كه مصرف باليني دارد و براي درمان عفونتهاي سيستميك متوسط تا شديد ناشي از ميكروارگانيسمهاي حساس به پنيسيلين مانند سياهسرفه، ديفتري، سوزاك، مننژيت، پنوموني(ذاتالريه) عفونتهاي استرپتوكوكي مثل تب مخملك، سيفيليس، كزاز، استفاده ميشود. اين دارو كوتاهالاثر است و اوج اثر آن در تزريق عضلاني 51 تا 03 دقيقه و نيمه عمر آن 02 تا 05 دقيقه است.
بنزاتين پنيسيلين :G همان پنادر معروف است. اين دارو به صورت نيمه مصنوعي توليد ميشود و براي درمان عفونتهاي بسيار حساس به پنيسيلين G مانند پنوموني، گلودرد چركي (فارنژيت استرپتوكوكي)، بيماريهاي آميزشي نظير سيفيليس و همچنين در پروفيلاكسي تب روماتيسمي مصرف ميشود. مزيت آن اين است كه تزريق عضلاني آن، غلظت خوني كم ولي طولاني ايجاد ميكند و جزء پنيسيلينهاي تاخيري است و مدت اثر آن تا چندين روز طول ميكشد و به ميزان يك ميليون و 002 هزار واحد از راه عضلاني، و فقط يك آمپول تجويز ميشود. البته از نام يك ميليون و 002 هزار واحد نترسيد زيرا هر يك ميليون واحد پنيسيلين معادل 6/0 گرم پنيسيلين است.

 

آخ چه دردي!
تزريق عضلاني پنيسيلينها و بخصوص پنادر بسيار دردناك است و كسي كه يك بار آمپول پنادر زده باشد تا آخر عمرش آن را فراموش نخواهد كرد! ولي خيلي از اوقات به اشتباه به بيمار توصيه ميشود براي كاهش درد، حوله داغ يا كيسه آب جوش روي منطقه تزريق بگذارد اما بدليل افزايش جريان خون در آن منطقه جذب دارو زياد ميشود در حاليكه دليل استفاده عضلاني اين است كه جذب دارو به مرور باشد و تا مدت زيادي دارو غلظت خوني مناسب داشته باشد. پس در صورتي كه ميخواهيد درد منطقه تزريق را كم كنيد از يخ استفاده كنيد، البته بدون انجام اين كار هم معمولا درد بعد از 01 دقيقه خود به خود تسكين مييابد.پنيسيلين 3،3،: 6 به خاطر اين 3،3،6 ناميده ميشود كه حاوي 006 هزار واحد بنزاتين پنيسيلين G، 003 هزار واحد پنيسيلين G پتاسيمي و 003 هزار واحد پروكائين پنيسيلين است.حسن آن در اين است كه هم حاوي پنيسيلين فوري و هم پنيسيلين تاخيري است وطبعا در بيماران حاد كاربرد دارد و براي گلو دردهاي چركي نيز استفاده ميشود.
 
 

نكته مهم در مورد گلودرد چركي
يك آمپول 3،3،6 يا يك آمپول پنادر براي درمان كافي است، اما بايد در نظر گرفت اگر فرد بعد از 42 تا 84 ساعت از شروع عفونت مراجعه كند، بايد دوره بيماري را سپري كند يعني در صورت تزريق بعد از اين مدت باز هم بيمار 5 تا 6 روز گرفتار است و پس از آن خوب ميشود اما اگر سريعا در همان چند ساعت اول تزريق صورت بگيرد، دوره بيماري هم كاهش مييابد و اين ربطي به تعداد آمپول و نوع آن ندارد.
و اما تاكيدي كه بر استفاده پنيسيلين پنادر يا 3،3،6 براي درمان گلودردچركي وجود دارد بدليل پيشگيري از ابتلا به بيماري تب روماتيسمي و بيماريهاي دريچهاي قلبي ناشي از آن است.

 

پني سيلين هاي خوراكي
در اين گروه پنيسيلين V، آمپيسيلين و آموكسي سيلين پركاربردترينها هستند.
پنيسيلين V در واقع فرم خوراكي پنيسيلين G است زيرا پنيسلين G به صورت خوراكي موثر نيست و اسيد معده آن را از بين ميبرد. آمپيسيلين و آموكسي سيلين تقريبا مشابه هم هستند و جزء پنيسيلينهاي وسيعالطيف هستند و براي درمان عفونتهاي گوش، بيني، گلو، عفونتهاي مجاري ادراري و پوست استفاده ميشوند. تنها تفاوتشان، جذب گوارشي بهتر در مورد آموكسيسيلين است بنابراين هر 8 ساعت استفاده ميشود، در صورتيكه آمپيسيلين بايد هر 6 ساعت خورده شود و شايد باز هم سئوالي در ذهن شما باشد كه چرا اين داروها را داخل كپسول قرار ميدهند؟ علت اصلي اين است كه كمتر تحت تاثير اسيد معده قرار گيرند و با اين كار ميزان اثر دارو بالاتر رود.

 
 
داستان تولد پنيسيلين
داستان كشف پنيسيلين يكي از جالبترين داستانهاي تاريخ علم پزشكي است:
در سال 8291، الكساندر فلمينگ اسكاتلندي در آزمايشگاه بيمارستان فست ماري در لندن در مورد باكتريها مطالعه ميكرد. او تعدادي از باكتريها را در محيط كشت در آزمايشگاه قرار داد و به تعطيلات رفت، پس از بازگشت، مشاهده كرد كه كپكي كشتهاي او را آلوده كرده و باكتريهاي مجاور كپك، از بين رفتهاند. او به اين فكر افتاد كه حتما چيزي بايد در اين كپك باشد كه باكتريها را كشته است. از آنجا كه كپك آلودهكننده به جنس پنيسيليوم تعلق داشت فلمينگ ماده ضدباكتريايي حاصل از آن را پنيسيلين ناميد كه در دهه 0491 به توليد و استفاده عمومي رسيد و جان بسياري از بيماران را نجات داد.

 

و اما حساسيت به پنيسيلين
حساسيت به پنيسيلين شايعترين حساسيت دارويي است. پاسخهاي حساسيتي به پنيسيلين از مشكلات پوستي اذيتكننده تا واكنشهاي تهديد كننده حيات مانند اختلال در تنفس متغيرند. شناختن علايم يك واكنش حساسيتي ميتواند به شما در تشخيص يك حساسيت شديد به پنيسيلين، قبل از اينكه خيلي دير شده باشد، كمك كند.
اگر به فرزند شما بايد پنيسيلين تزريق شود، در مطب يا بيمارستان حداقل 03 دقيقه و ترجيحا 06 دقيقه صبر كنيد تا مواظب واكنشهاي حساسيتي احتمالي باشيد.
واكنشهاي فوري: در طي اولين ساعت پس از استفاده از پنيسيلين تزريقي اتفاق ميافتند. شايعترين واكنش، كهير و شديدترين واكنش، شوك آنافيلاكتيك است.
كهير، واكنش عروق پوست است كه با ظاهر شدن زودگذر لكههاي كمبرجستهاي كه از پوست اطراف خود سرختر يا رنگ پريدهتر هستند و اغلب همراه با خارش شديد هستند، مشخص ميشود. آنژيوادم نيز يكي از واكنشهاي فوري شديد است كه با تورم لبها، زبان و يا صورت مشخص ميشود. كاهش فشارخون و مرگ متعاقب آن ميتوانند بدون وجود ساير علايم باشند. به طور ناشايعتر آب ريزش بيني، آسم و تورم حلق ممكن است روي دهند.
واكنشهاي تسريع شده: يك تا 27 ساعت پس از شروع درمان با پنيسيلين اتفاق ميافتند و معمولا با كهير، ضايعات پوستي، خارش چشمها و يا آنژيوادم ظاهر ميشوند. گهگاهي تورم حلق روي ميدهد ولي افت فشارخون و مرگ ومير نادر است.
واكنشهاي تاخيري يا ديررس: پس از گذشت 27 ساعت از شروع استفاده پنيسيلين بوجود ميآيند و با تظاهرات پوستي مانند ضايعات پوستي مخملك مانند، سرخك مانند و يا كهير مانند مشخص ميشوند و بيشتر در تنه و قسمتهاي فوقاني دست و پا بهوجود ميآيند. واكنشهاي تاخيري غير پوستي، تب و واكنش مشابه بيماري سرم هستند. در بيماري سرم علايمي به صورت تب خفيف، كاهش گلبولهاي سفيد تا درد مفاصل يا آرتريت شديد، درگيري غدد لنفاوي، بزرگي طحال، تغييرات ذهني، وجود خون در ادرار مشاهده ميشود.
تب ميتواند تنها نشانه واكنش حساسيتي به پنيسيلين باشد. تب به حد بالا رسيده و دوام پيدا ميكند، سپس فروكش ميكند و لرز هم گهگاهي وجود دارد.
آيا يك واكنش حساسيتي حتما در دفعات بعدي نيز تكرار ميشود؟
واكنش حساسيتي امكان دارد با هر دوزي از پنيسيلين رخ دهد و حساسيت نسبت به يك نوع پنيسيلين بيمار را در معرض خطر بيشتري از واكنش به هنگام برخورد با پنيسيلين نوع ديگر قرار ميدهد. ولي، رويداد يك نوع واكنش حساسيتي، الزاما بر تكرار آن در برخوردهاي بعدي دلالت ندارد.
دكتر آندرا آپتر، متخصص ايمني حساسيت شناسي دانشگاه پنسيلوانيا طبق تحقيقاتش ميگويد: <تنها 06 درصد افرادي كه يك واكنش اوليه داشتهاند در بار دوم هم مشكل خواهند داشت.>
واكنش حساسيتي ممكن است در غياب برخورد قبلي با دارو باشد، اين حالت با برخورد ناشناخته قبلي با پنيسيلين در محيط پديد ميآيد (مثلا در غذاهاي حيواني، شيرگاو يا از طريق قارچ مولد پنيسيلين) اگر چه حذف آنتيبيوتيك معمولا منجر به از بين رفتن سريع تظاهرات حساسيت ميشود، ولي ممكن است علايم به مدت 1 تا 2 هفته و يا مدت بيشتري بعد از قطع درمان ادامه يابند. در برخي موارد، واكنش خفيف بوده و حتي با ادامه مصرف پنيسيلين ناپديد ميشود ولي در ساير موارد قطع فوري درمان با پنيسيلين ضروري است. در موارد نادري حالات مرگآور آنافيلاكسي ميتواند بدنبال خوردن دوزهاي كوچك آنتيبيوتيك يا تست حساسيت پوستي با مقادير ناچيز هم پديد آيد. در كل بروز واكنش حساسيتي پوستي كه شايعترين نوع حساسيت به پنيسيلين است حدود 1 درصد است.

 

آنافيلاكسي
واكنشهاي آنافيلاكتيك حاد ناشي از انواع پنيسيلين، مهمترين خطر محسوب ميشوند. واكنش آنافيلاكتيك در هر سني ميتواند بروز كند و احتمال رويداد آن 5 در دههزار است و 2 در 001 هزار ميتواند كشنده باشد. بيشتر از 004 مورد مرگ در سال از اين عارضه درماني رخ ميدهد. حدود 03 درصد افرادي كه گرفتار آنافيلاكسي شدهاند، قبلا پنيسيلين دريافت نكردهاند. بنابراين ضرورت تست پوستي مشخص ميشود. شوك آنافيلاكتيك، يك واكنش حساسيتي شديد است كه در طول دقايقي پس از تزريق پنيسيلين ايجاد ميشود.
چگونه شوك آنافيلاكتيك ايجاد ميشود؟
بعد از تماس با ماده حساسيتزاي پنيسيلين، عروق خوني به نواحي اطراف خود، نشت ميكنند، در نتيجه فشارخون ممكن است سريعا پايين بيفتد. از آنجاييكه جريان خون كمتر ميشود، اكسيژن كمتري به مغز و ديگر اعضاي حياتي بدن ميرسد، و اين اعضاء نميتوانند به درستي كار كنند و بدن وارد شوك ميشود. به علاوه، بدن موادشيميايي مانند هيستامين آزاد ميكند كه باعث تورم پوست، قرمزي و خارش شديد ميشود. از عوارض شوك آنافيلاكتيك، آسيب به مغز، اختلال در عملكرد كليه و مرگ است.
نشانههاي شوك آنافيلاكتيك
ضربان سريع، مشكل در تنفس و خسخس سينه، تهوع و استفراغ، درد معده، تورم لبها، زبان و گلو، كهير، پوست رنگپريده و سرد و مرطوب، خوابآلودگي، گيجي يا از دست دادن هوشياري از نشانههاي آنافيلاكسي هستند. ايست قلبي و سكته قلبي (انفاركتوس حاد) نيز ممكن است اتفاق بيفتد.
شوك آنافيلاكتيك احتياج به مراقبتهاي پزشكي فوري دارد. اگر شما مشكوك هستيد كه فردي در شوك است، اورژانس را خبر كنيد. كنترل كنيد كه آيا تنفس فرد قطع شده است يا قلبش از تپيدن باز ايستاده است يا خير. اگر چنين است بايد عمليات احياء قلبي ريوي را شروع كنيد و تا بازگشت فرد به تنفس و ضربان قلب و يا رسيدن اورژانس اين كار را ادامه دهيد.
در مرحله بعد، مطمئن شويد كه فرد به راحتي روي زمين دراز كشيده است و اگر راههوايي او باز است(چيزي درد دهان يا گلويش نيست)، پاي فرد را تا بالاي سطح قفسه سينهاش بالا ببريد تا جريان خون او به طرف قلب و مغزش افزايش يابد.
بدون مراقبت پزشكي فوري، نتيجه ممكن است مرگ باشد و در هر صورت درمان سريعتر ميتواند باعث جلوگيري از عوارض جدي شود.
حتما متوجه شدهايد كه پيشگيري از واكنش حساسيتي كه از عوارض جانبي مصرف پنيسيلين است، بسيار ميتواند مهم باشد. يك نفر با انجام تست پوستي حساسيت به پنيسيلين ميتواند تا حدي مطمئن شود كه نسبت به پنيسيلين حساسيت دارد يا نه. در عمل تست پوستي معمولا براي بيماراني با سابقه مطرح كننده حساسيت به پنيسيلين انجام ميشود. تست پوستي منفي تا حد زيادي اين اطمينان را ايجاد ميكند كه فرد واكنش حساسيتي فوري، يا تسريع شده را حتي با يك سابقه قبلي حساسيت به پنيسيلين، نخواهد داشت. در ميان بيماراني كه سابقه قبلي حساسيت به پنيسيلين ندارند، تست پوستي مثبت، نشانگر احتمال زياد واكنش متعاقب است. البته تست پوستي، افراد مستعد به واكنشهاي حساسيتي تاخيري يا ويروس را مشخص نميكند. قابل ذكر است در افراديكه سابقه قبلي حساسيت به پنيسيلين دارند، با گذشت زمان، احتمال مثبت شدن تست كمتر ميشود.
زندگي كردن با حساسيت به پنيسيلين
اگر شما به پنيسيلين حساسيت داريد، به معني اين نيست كه الزاما به تمام آنتيبيوتيكها حساسيت داريد. پزشك شما ميتواند براي شما آنتي بيوتيكي تجويز كند كه رابطهاي با پنيسيلين نداشته باشد و در نتيجه هيچ مشكلي براي شما ايجاد نكند. ولي در مورد بعضي عفونتها ممكن است براي شما لازم باشد كه قطعا پنيسيلين مصرف كنيد. در اين مورد، پزشك شما ميتواند حساسيتزدايي كند. در طول روند حساسيت زدايي، شما مقادير كم ولي به تدريج افزايشيابنده دوزهاي پنيسيلين را به صورت خوراكي يا داخل وريدي دريافت ميكنيد و براي اينكه ممكن است حساسيتزدايي، آغازگر يك واكنش حساسيتي باشد، اين كار فقط در يك محيط كنترل شده بيمارستاني صورت ميگيرد. حساسيتزدايي فقط مدتي اثر دارد كه شما پنيسيلين دريافت ميكنيد و اگر شما حساسيتزدايي را متوقف كنيد و بعداً احتياج به استفاده از پنيسيلين پيدا كنيد، بايد دوباره حساسيتزدايي شويد.
اگر پزشك شما ميگويد كه شما به پنيسيلين حساسيت داريد، يك فكر خوب اين است كه يك علامت هشداردهنده كه بيانگر حساسيت شما به پنيسيلين است بهصورت مچبند يا يك كارت در كيف پولتان، به همراه داشته باشيد

 

Online User

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.