بَهرام یا مریخ چهارمین سیاره در سامانه خورشیدی است که در مداری طولانی تراز زمین و با سرعتی کمتر از زمین حرکت میکند. هر یک باری که به بدور خورشید میچرخد معادل ۶۸۷ روز (روز زمین) به درازا میکشد و شب و روز کمی طولانیتر از کره زمین است.
بزرگی بهرام نزدیک به یک دوم زمین است و قطر آن ۶۷۹۰ کیلومتر میباشد (بسنجید با قطر زمین: ۱۲۷۵۶ کیلومتر).[۱]
جو بهرام سرخفام است و در آسمان شب از زمین نیز سرخی آن دیده میشود. کره بهرام دو ماه کوچک به نامهای فوبوس و دِیموس دارد که ریختی نابسامان دارند. این دو شهابسنگهایی هستند که در مدار بهرام به دام افتادهاند. اگر شخصی در کرهٔ بهرام باشد خواهد دید که فوبوس سه بار در یک روز طلوع و غروب میکند. دیموس نیم فوبوس بوده و چنانچه از بهرام به آن نگاه کنیم این ماه بیشتر همانند به یک ستاره خواهد بود تا یک ماه.
بهرام، سیاره سرخفام سامانه ی خورشیدی، یک دوم زمین قطر دارد و مساحت سطح آن برابر با مساحت خشکیهای روی زمین است. همانند زمین، یخهای قطبی، درههای گود، کوه، غبار، توفان و فصل دارد. در دشتهای آن مانند ماه، گودالهایی برآمده از برخورد سنگهای آسمانی دیده میشود. با وجود اندازه کوچکش، بلندترین قلهٔ سامانهٔ خورشیدی یعنی کوه المپوس و بزرگترین دره سامانهٔ خورشیدی در این سیاره پیدا شدهاست.
فرسوده بودن بیشتر دهانههای برخوردی سیاره بهرام نشاندهندهٔ پرکاری زیاد زمینشناختی در این سیارهاست.[۲]
روزهای بهرام ۲۴ ساعت و ۳۷ دقیقه درازا دارند. از آنجا که محور سیارهٔ بهرام همانند زمین ۲۴ درجه کج است در این سیاره نیز فصلهای سال وجود دارند. اما هر سال بهرامی کمابیش دو برابر سال زمینی یعنی ۶۷۸ روز بهدرازا میکشد.[۳]
محتویات |
ویژگیهای فیزیکی
بهرام شعاعی در حدود یک دوم شعاع زمین دارد. همچنین بهرام از زمین کم است، به گونه ای که مساحت سطح آن تنها اندکی کم تر از مجموع سطوح خشکیهای زمین است. بهرام در برابر عطارد بزرگتر و دارای جرم بیشتر و در نتیجه چگال تر است. همین زمینه سبب شدهاست نیروی گرانش بیشتری در سطح بهرام وجود داشته باشد.
بهرام از دید اندازه، جرم و گرانش سطح، حالتی میان زمین و ماه () دارد؛ ماه ، که بیشتر به هماتیت یا زنگ آهن مشهور است، به وجود آمدهاست.
خاک
در ژوئن ۲۰۰۸، داده های به دست آمده به دست کاوشگر فینیکس ثابت کرد که خاک بهرام دارای اندکی ویژگی بازی (قلیایی) و همچنین دربرگیرنده ی موادی مانند منیزیم، سدیم، پتاسیم و کلر، که وجود همه آنها برای زیست و رویش موجودات زنده ضروری است، میباشد. پژوهشگران خاک به دست آمده از بخشی نزدیک قطب شمال بهرام را با کمی خاک باغچه زمینی هم سنجی کردند و به این نتیجه رسیدند که خاک بهرام برای رشد گیاهانی چون مارچوبه (آسپاراگوس) مناسب است.
در آگوست ۲۰۰۸، کاوشگر فینیکس با انجام آزمایشها ساده شیمیایی، مثل امیختن آب زمین با خاک بهرام، با هدف آشکارساختن pH خاک بهرام، نشانههایی از پیدا کرد، که این موضوع نئوری دانشمندان بسیاری را که ادعا کرده بودند خاک بهرام به طور چشمگیری دارای ویژگی بازی است، تایید میکرد. pH خاک بهرام ۸٫۳ اندازه گیری شد.[نیازمند منبع]
نتایج حاصل از نمونهگیری و آزمایش خاک سطح مریخ، که از جمله با کمک اشعه ایکس، توسط کاوشگر کنجکاوی انجام گرفت، نشان میدهد که سطح مریخ بافتی بازالتی دارد که نوعی سنگ آتشفشانی، مشابه شنهای سواحل هاوایی است.[۴]
جو
جوّ زمین شامل ۷۷ درصد نیتروژن و ۲۱ درصد اکسیژن است. درحالی که در جو مریخ ۹۵ درصد دی اکسید کربن، ۳٪ نیتروژن، ۱٫۶٪ آرگون و فقط مقدار ناچیز اکسیژن و آب وجود دارد. جو سیاره سرخ بسیار رقیق است، به طوری که فشار جوی سطح آن، معادل یک صدم فشار جو زمین در سطح دریاست. علاوه بر این جو مریخ محافظ خوبی در برابر تابشهای مرگبار فضایی نیست.
بیشتر مناطق بهرام بسیار سرد است. دمای هوا در قطبهای آن میتواند تا ۱۳۰ درجه زیر صفر پایین برود.[۵]
به دلیل رقیق بودن «هوای» بهرام، دمای هوا به سرعت تغییر میکند. مثلاً فقط لحظاتی پس از طلوع خورشید دما در سطح بیش از ۲۰ افزایش مییابد. در هر لحظه دمایی که پای شما احساس میکند (هوای نزدیک سطح) با دمای هوای اطراف سر شما ممکن است تا ۲۰ درجه اختلاف داشته باشد. به این ترتیب اگر روی استوای بهرام باشید، دمای سطح ۲۰ درجه سلیسیوس و دمای اطراف سر شما صفر درجهاست.
در بهرام بادهایی با سرعت زیاد (متجاوز از ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت) میوزد که سبب میشود غبارها در ارتفاع ۴۰ کیلومتری معلق بمانند علت ایجاد این بادها غالباْ اختلاف دما توام با اختلاف فشار است[۶]
افسانه
مریخ. نام ستارهٔ فلک پنجم از ستارههای خنس و آن را بهرام نیز گویند، منحوس و دال بر جنگ و خصومت و خونریزی و ظلم است. (منتهی الارب). کوکبی است از جملهٔ سبعهٔ سیاره و در آسمان پنجم است. (برهان). ستارهای است از خنس، گویند سبب تسمیهٔ آن سرعت سیرش است و برخی گویند بسبب رنگ زرد و سرخ آن است که شبیه مرداسنج (مردار سنگ) باشد. (از اقرب الموارد). چهارم کوکب سیار در عالم شمسی که بهرام نیز گویند و به اعتقاد بطلمیوس کوکب سیاری که در آسمان پنجم واقع شدهاست. (ناظم الاطباء). از کواکب سبعهٔ سیارهاست و مأخوذ از مرخ و آن درختی است که از چوب آن آتشزنه سازند و سبب تسمیهٔ آن تشبیه به آتش است از نظر سرخی، و گویند مریخ در لغت عبارت از تیر بدون پر است که در حرکت خود پیچ و تاب میخورد و ستارهٔ مذکور نیز بسبب به چپ و راست رفتن در حرکت بدین نام خوانده شده مریخ در فلک پنجم است و فاصلهٔ آن از زمین سه هزار هزار و نهصد هزار و دوازده هزار و هشتصد و شصت و شش میل است. (از صبح الاعشی ج ۲). از کلدانی مَرداخ، و شاید اصل مرداخ نیز فارسی باشد، یا فارسی و کلدانی از مرد (رجل) و آک بهمعنی اسب به فارسی یا به کلدانی. یکی از پیکرهایی که یونانیان باستان برای مریخ میپنداشتند اسب بود، و واژه مارس از همین مریخ آمدهاست یعنی مرداخ و مرداس نامی است که به پدر ضحاک میدادهاند و این نام در میان عرب بسیار است.
نام فارسی این سیاره بهرام و نام عربی آن مریخ است. در کتابهای قدیمی فارسی آن را فلک شحنهٔ پنجم و سایس رواق پنجم نیز نامیدهاند.
آیا تمدنی در مریخ وجود داشته است؟
گالیله اولین کسی بود که مریخ را با تلسکوپ و در سال ۱۶۰۹ رصد کرد، اما تلسکوپ کوچک او جزئیاتی از سطح آن را نشان نداد. در تقرب سال ۱۸۷۷ مریخ به زمین، یک ستارهشناس ایتالیایی به نام (Giovanni Schiaparelli) با استفاده از تلسکوپ ۲۲ سانتیمتری توانست سطح مریخ را رسم کند و اولین نقشههای تفصیلی را ارائه نماید. این نقشهها خطوطی را شامل میشدند که شیوپارلی آنها را Canali نامید، به معنی شیار در زبان ایتالیایی (مترادف Channel در انگلیسی). اما این کلمه به Canal در انگلیسی ترجمه شد که معنی آبراه ساخت انسان را میدهد و به دنبال آن این حس پدید آمد که شاید نژادی هوشمند در مریخ ساکن باشد. این نکته را باید اشاره کرد که هیچگونه آبراهی از زمین قابل شناسایی نبود، اما اینگونه تصور شد که آنها میتوانند جهت آبیاری مزارع کنارشان که از زمین دیده میشد مورد استفاده قرار گیرند.
تحت تأثیر رصدهای شیوپارلی، رصدخانهای را در آریزونا بنا نهاد. او رصدهای مفصلی از مریخ انجام داد که نشان میداد شبکهه پیچیدهای از کانالهای آبرسانی در آنجا وجود دارد. اما با بزرگتر شدن تلسکوپها، شیارهای کمتری دیده شد. به نظر میرسد آنها خطای دید بودند. با این وجود، طلسم حیاتِ پیشرفته در مریخ تا دههٔ ۱۹۶۰ باطل نشد و آن زمانی بود که فضاپیمای مارینر ناسا به مریخ رسید. (یک تصویر فریبنده از تختهسنگی عظیم، موسوم به «چهره بر روی مریخ»، توسط فضاپیمای وایکینگ ۱ در ۱۹۶۱ بهدست آمد. بعضی تصور کردند که آن نمادی بزرگ از تمدنی در گذشته است. اما عکس دقیقی که توسط «نقشهبردار سراسری مریخ» (Mars Global Surveyor)در سال ۲۰۰۱ گرفته شد نشان داد که آن یک «mesa» است - تپه یا کوهی پهن که لبههایی با شیب تند دارد.) عکسهای دقیق فضاپیمای مارینر درههای بزرگ و آتشفشانهای پهناوری را نشان داد. یکی از اینها (Olympus Mons)، بزرگترین آتشفشان شناخته شده در منظومه شمسی است. قطر دهانه آن ۸۵ کیلومتر است و پهنای پایه مخروط آتشفشان به ۵۵۰ کیلومتر میرسد. دهانهٔ آتشفشان تقریباً ۲۷ کیلومتر بالاتر از سطح مریخ است، سه بار بلندتر از کوه اورست! دانشمندان دریافتند که در زمان فعالیت این آتشفشانهای عظیمالجثه، حدود سه ملیارد سال قبل، جو مریخ بسیار غلیظتر از حال بوده است. اثر در جو سبب میشده است که دمای سطح مریخ آنقدر بالا رود که آب امکان وجود روی آن را پیدا نماید. دیگر مشخصههای قابل رؤیت بر سطح مریخ بهخوبی نشان میداد که جریان آب در آنجا وجود داشته است. این موضوع گمانهزنیهایی را دامن زد که شاید گونههایی از حیات ساده در آن زمان در مریخ وجود داشته است.
همین احتمال کافی بود که در سال ۱۹۷۶ دو وایکینگ به آنجا فرستاده شود. هدف آنها، علاوه بر عکسبرداری از سطح و جمعآوری دادههای علمی، جستجوی هرگونه دلیل و مدرکی از حیات بود. آنها سه آزمایش انجام دادند و گرچه فعالیت شیمیایی غیرمنتظرهای را در خاک مریخ یافتند، اما به هیچگونه گواهی دال بر وجود موجودی زنده دست پیدا نکردند. با توجه به جو رقیق مریخ (بدون لایه اوزون)، اشعه فرابنفش بسیار بیشتر از زمین به سطح آن میرسد، بهطوری که از وجود حیات بر روی آن جلوگیری مینماید. اگر روزی حیات در مریخ وجود داشته است، انتظار یافتن شواهد آن را تنها در زیر سطح مریخ میتوان داشت.[۷]
خروج از مرکز
خروج از مرکز بهرام متغیر است و از ۰٫۰۰۹ درجه تا ۰٫۱۰۴ درجه تغییر میکند اکنون خروج از مرکز ۰٫۰۹۳ درجهاست مدت زمان این تغییر صدها سال تا هزاران سال تغییر میکند[۸]
مقابله مریخ و زمین
توجه به مدت زمان سال مریخی (۶۸۹ روز) و سال زمینی (۳۶۵ روز) نشان میدهد که فاصله زمانی هر دو مقابله حدود دو سال و دو ماه است. اما با عنایت به بیضی بودن مدار هر دو سیاره میتوان انتظار داشت که فاصله بین زمین و مریخ در هر مقابله متفاوت باشد. کمترین فاصله، زمانی رخ میدهد که زمین در اوج و مریخ در حضیض مدار خود باشد. در این حالت زمین و مریخ تا ۵۶ میلیون کیلومتر به هم نزدیک خواهند شد. دورترین فاصله بین دو سیاره در مقابله میتواند تا ۲۴۰ میلیون کیلومتر افزایش یابد.
کمترین فاصله بین زمین و مریخ در مقابلههایی رخ میدهد که در دورههای ۱۵ تا ۱۷ ساله تکرار میشوند. اما آنچه حائز اهمیت است توجه به این نکته میباشد که فاصله دو سیاره در مقابلههای نزدیک الزاما یکی نیست و به همین دلیل است که نزدیکترین مقابلهها (مانند آنچه در ۲۷ آگوست سال ۲۰۰۳ رخ داد) در فواصل زمانی بسیار طولانی رخ میدهند.
جهتگیری مدار مریخ در فضا به هنگام مقابله نزدیک به گونهای است که مریخ در جهت صورت فلکی دلو و یا در نزدیکی صورت فلکی بزغاله قرار میگیرد. از طرفی کره زمین نیز در امرداد هر سال از این مکان میگذرد. بنابراین مقابله نزدیک دو سیاره همیشه در امرداد یا شهریور هر ۱۵ تا ۱۷ سال رخ میدهد. در این هنگام مریخ در جنوب قرار دارد و بنابراین این نوع مقابلهها از عرضهای جغرافیایی جنوبی زمین بهتر مشاهده میشوند. عکس این مطلب در مقابلههای دور صادق است چرا که این نوع مقابلهها در صورت فلکی شیر و در ماه بهمن و اسفند رخ میدهند، در نتیجه از نیمکره شمالی زمین بهتر دیده میشوند.[۹]
جدول مشخصات بهرام (مریخ)
مشخصات مداری (ژانویه ۲۰۰۰) | |
---|---|
نیمقطر بزرگ | ۲۲۷، ۹۳۶، ۶۳۷ کیلومتر ۱۴۱، ۶۳۲، ۹۷۶ مایل ۱٫۵۲۳، ۶۶۲، ۳۱ واحد نجومی |
پیرامون مدار | ۱، ۴۲۹، ۰۰۰، ۰۰۰ کیلومتر ۸۸۷، ۹۰۰، ۰۰۰ مایل ۹٫۵۵۳ واحد نجومی |
خروج از مرکز | ۰٫۰۹۳، ۴۱۲، ۳۳ |
حضیض | ۲۰۶، ۶۴۴، ۵۴۵ کیلومتر ۱۲۸، ۴۰۲، ۹۶۷ مایل ۱٫۳۸۱، ۳۳۳، ۴۶ واحد نجومی |
اوج | ۲۴۹، ۲۲۸، ۷۳۰ کیلومتر ۱۵۴، ۸۶۳، ۵۵۳ مایل ۱٫۶۶۵، ۹۹۱، ۱۶ |
تناوب مداری | ۶۸۶٫۹۶۰۰ روز ۱٫۸۸۰۸ سال |
تناوب هلالی | ۷۷۹٫۶۹ روز ۲٫۱۳۵ سال |
سرعت مداری: ~میانگین ~بیشینه ~کمینه |
۲۴٫۰۷۷ کیلومتر در ثانیه (۵۳٫۸۵۹ مایل در ساعت) ۲۶٫۴۹ کیلومتر در ثانیه (۵۹٫۲۷۷ مایل در ساعت) ۲۱٫۹۷۲ کیلومتر در ثانیه (۴۹٫۱۵۰ مایل در ساعت) |
تمایل نسبت به: ~صفحه مداری زمین ~صفحه استوایی خورشید |
۱٫۸۵۰، ۶۱ درجه ۵٫۶۵ درجه |
طول دایره البروجی اعتدال بهاری | ۴۹٫۵۷۸، ۵۴ درجه |
شناسه حضیض | ۲۸۶٫۴۶۲، ۳۰ درجه |
تعداد ندیمهای طبیعی | ۲ |
مشخصات فیزیکی (ژانویه ۲۰۰۰) | |
قطر استوایی | ۶٬۸۰۴٫۹ کیلومتر ۴، ۲۲۸٫۴ مایل ۰٫۵۳۳ برابر قطر زمین |
قطر قطبی | ۰٫۵۳۳ برابر قطر زمین ۴، ۱۹۷٫۲ مایل ۰٫۵۳۱ برابر زمین |
۰٫۰۰۷، ۳۶ | |
مساحت سطح | ۱۴۴، ۷۹۸، ۴۶۵ کیلومتر مربع ۵۵٬۹۰۶٬۷۷۱ مایل مربع ۰٫۲۸۴ برابر زمین |
حجم | ۱٫۶۳۱، ۸×۱۰۱۱ کیلومتر مکعب ۰٫۱۵۱ برابر زمین |
جرم | ۶٫۴۱۸، ۵×۱۰۲۳ کیلوگرم ۰٫۱۰۷ برابر زمین |
چگالی متوسط | ۳٫۹۳۴ گرم در سانتیمتر مکعب |
گرانش استوایی | ۳٫۶۹ متر در مجذور ثانیه ۰٫۳۷۶ برابر زمین |
سرعت فرار | ۵٫۰۲۷ کیلومتر در ثانیه ۱۱٫۲۴۵ مایل در ساعت |
تناوب گردش | ۱٫۰۲۵، ۹۵۷ روز ۲۴٫۶۲۲، ۹۶۲ ساعت |
تمایل محور | ۲۵٫۱۹ درجه |
بعد سرسو در قطب شمال | ۳۱۷٫۶۸۱، ۴۳ درجه ۲۱:۱۰:۴۴ |
بازتاب | ۰٫۱۵ |
دمای سطحی: ~کمینه ~متوسط ~بیشینه |
۱۴۰- درجه سانتیگراد (۱۳۳ درجه کلوین) ۶۳- درجه سانتیگراد (۲۱۰ درجه کلوین) ۲۰ درجه سانتیگراد (۲۳۹ درجه کلوین) |
مشخصات جوی | |
فشار جوی | ۰٫۷ تا ۰٫۹ کیلو پاسکال |
دی اکسید کربن | ۹۵٫۷۲ درصد |
نیتروژن | ۲٫۷ درصد |
آرگون | ۱٫۶ درصد |
اکسیژن | ۰٫۱۳ درصد |
مونو اکسید کربن | ۰٫۰۷ درصد |
بخار آب | ۰٫۰۳ درصد |
اکسید نیتریک | ۰٫۰۱ درصد |
نئون | ۰٫۰۰۰۲۵ درصد (۲٫۵ ذره در هر میلیون) |
کریپتون | ۰٫۰۰۰۰۳ درصد (۳۰۰ ذره در هر میلیارد) |
زنون | ۰٫۰۰۰۰۰۸ درصد (۸۰ ذره در هر میلیارد) |
ازن | ۰٫۰۰۰۰۰۳ درصد (۳۰ ذره در هر میلیارد) |
زمین
اکتشاف
|
||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
تاریخ کشف | مبدأ[یادداشت ۱] | |||||||||
طبقهبندی
|
||||||||||
نامهای دیگر | جهان، سیارهٔ آبی | |||||||||
نیممحور بزرگ | ۱۴۹٬۵۹۸٬۲۶۱ km ۱٫۰۰۰۰۰۲۶۱ AU[۱] |
|||||||||
خروج از مرکز | ۰٫۰۱۶۷۱۱۲۳[۱] | |||||||||
آنومالی متوسط | °۳۵۷٫۵۱۷۱۶[۲] | |||||||||
زاویه انحراف | °۷٫۱۵۵ نسبت به مدار مرکزی خورشید ۱٫۵۷۸۶۹°[۳] نسبت به صفحه ثابت |
|||||||||
طول گره صعودی | °۳۴۸٫۷۳۹۳۶[یادداشت ۲][یادداشت ۳][۲] | |||||||||
شناسه حضیض | °۱۱۴٫۲۰۷۸۳[یادداشت ۴][۲] | |||||||||
اوج | ۱۵۲٬۰۹۸٬۲۳۲ km ۱٫۰۱۶۷۱۳۸۸ AU[یادداشت ۵] |
|||||||||
حضیض | ۱۴۷٬۰۹۸٬۲۹۰ km {{۰٫۹۸۳۲۹۱۳۴ AU}} |
|||||||||
تناوب مداری | ۳۶۵٫۲۵۶۳۶۳۰۰۴ روز[۴] ۱٫۰۰۰۰۱۷۴۲۱ سال |
|||||||||
میانگین سرعت مداری | ۲۹٫۷۸ km/s[۲] ۱۰۷٬۲۰۰ km/h |
|||||||||
قمرها | یک ماه طبیعی و ۸،۳۰۰ ماه ساختگی (قمر مصنوعی)از تاریخ ۱ مارس ۲۰۰۱)[۵] | |||||||||
مشخصات فیزیکی
|
||||||||||
متوسط شعاع | ۶٬۳۷۱٫۰ km[۱۵] | |||||||||
شعاع استوایی | ۶٬۳۷۸٫۱ km[۶][۷] | |||||||||
شعاع قطبی | ۶٬۳۵۶٫۸ km[۸] | |||||||||
پختگی قطبین | ۰٫۰۰۳۳۵۲۸[۹] | |||||||||
محیط | ۴۰٬۰۷۵٫۰۱۷ km (استوایی)[۷] ۴۰٬۰۰۷٫۸۶ km (نصفالنهاری)[۱۰] |
|||||||||
مساحت سطح | ۵۱۰٬۰۷۲٬۰۰۰ km۲[۱۱][۱۲][یادداشت ۶]
۱۴۸٬۹۴۰٬۰۰۰ km۲ خشکی (۲۹٫۲ ٪) ۳۶۱٬۱۳۲٬۰۰۰ km۲ آب (۷۰٫۸ ٪) |
|||||||||
حجم | ۱٫۰۸۳۲۱×۱۰۱۲ km۳[۲] | |||||||||
جرم | ۵٫۹۷۳۶×۱۰۲۴ kg[۲] | |||||||||
متوسط چگالی | ۵٫۵۱۵ g/cm۳[۲] | |||||||||
گرانش سطحی | ۹٫۷۸۰۳۲۷ m/s۲[۱۳] ۰٫۹۹۷۳۲ g |
|||||||||
سرعت فرار | ۱۱٫۱۸۶ km/s[۲] | |||||||||
تناوب چرخش |
۰٫۹۹۷۲۶۹۶۸ d[۱۴] ۲۳h ۵۶m ۴٫۱۰۰s |
|||||||||
سرعت چرخش در استوا | ۱٬۶۷۴٫۴ کیلومتر بر ساعت یا ۴۶۵٫۱ متر بر ثانیه[۱۶] | |||||||||
انحراف محوری | ۲۳°۲۶'۲۱".۴۱۱۹[۴] | |||||||||
دمای سطح کلوین سلسیوس |
|
|||||||||
زمین سومین سیارهٔ منظومهٔ خورشیدی است که در فاصلهٔ ۱۵۰ میلیون کیلومتری از ستارهٔ خورشید قرار دارد. این سیاره چگال ترین و از نظر بزرگی پنجمین سیاره از هشت سیارهٔ منظومهٔ خورشیدی است. همچنین در میان چهار سیارهٔ سنگی گردان به دور خورشید (تیر، ناهید، زمین و مریخ) زمین بزرگترین آنها است. گاهی از آن با نامهای جهان و سیارهٔ آبی نیز یاد میشود.[۲۰] نام لاتین آن Terra است.[یادداشت ۷] در منظومهٔ خورشیدی، فاصلهٔ زمین تا خورشید بین فاصلهٔ زهره (یا ناهید) تا خورشید و فاصلهٔ مریخ (یا بهرام) تا خورشید است. زمین جزو سیارات داخلی منظومهٔ خورشیدی بهشمار میآید.
نزدیک به ۴٫۵۴ میلیارد سال (به صورت دقیق تر ۰٫۰۰۰۶ ± ۴٫۵۶۷۲ میلیارد سال)[۲۱] از پیدایش زمین میگذرد. و زندگی بر روی سطح آن در طول یک میلیارد سال پدیدار گشتهاست. هم اکنون زمین خانهٔ میلیونها گونه از جانداران است که انسان یکی از آنها است.[۲۲] زیستکرهٔ زمین با گذر زمان جو زمین و دیگر شرایط فیزیکی و شیمیایی این سیاره را دچار دگرگونیهای شگرفی کردهاست و محیطی را فراهم کردهاست تا اندامگان زنده بتوانند به رشد و زیستزایی بپردازند. همچنین در اثر این دگرگونیها لایهٔ اوزون به دور این سیاره تشکیل شدهاست، لایهای که با کمک میدان مغناطیسی زمین مانع از ورود پرتوهای آسیب رسان خورشید میشود و به این ترتیب اجازه میدهد در زمین زندگی ادامه یابد.[۲۳] ویژگیهای فیزیکی، پیشینهٔ زمین شناسی و گردش زمین باعث شدهاند تا زندگی در این دورهها در آن پابرجا بماند و انتظار آن میرود که برای ۵۰۰ میلیون تا ۲٫۳ میلیارد سال دیگر نیز زندگی همچنان ادامه داشته باشد.[۲۴][۲۵][۲۶]
پوستهٔ زمین به چندین لایهٔ سخت یا زمینساخت بشقابی تقسیم شدهاست، این لایهها در گذر میلیونها سال در زمین جابجا میشوند. نزدیک به ۷۱٪ از سطح زمین با آب شور اقیانوسها پوشیده شدهاست و باقی ماندهٔ آن را قارهها و جزیرهها تشکیل میدهند که خود آنها نیز تعداد زیادی دریاچه و دیگر سرچشمههای آبی را در خود جای دادهاند. بیشتر سطح قطبهای زمین از یخ یا دریای یخ زده پوشیده شدهاست. ساختار درونی زمین پویا است و لایههای آن عبارتند از لایهٔ ضخیم گوشتهٔ جامد، یک لایه، هستهٔ بیرونی که مایع است و میدان مغتاطیسی را تولید میکند و یک لایه، هستهٔ درونی که آهنی و جامد است.
زمین همواره با دیگر جرمهای آسمانی بویژه خورشید و ماه در اندرکنش است. هم اکنون زمین با سرعتی ۳۶۶٫۲۶ برابر سرعتی که به دور خودش میگردد، به گرد خورشید میگردد که این برابر با ۳۶۵٫۲۶ روز خورشیدی یا یک سال نجومی است.[یادداشت ۸] محور گردش زمین نسبت به خط عمود بر صفحهٔ گردش آن ۲۳٫۴ درجه انحراف دارد. این انحراف باعث ایجاد تغییرات فصلی با دورهٔ گردشی برابر با یک سال اعتدالی یا ۳۶۵٫۲۴ روز میشود.[۲۷] تنها ماه طبیعی شناخته شده برای زمین، کرهٔ ماه است که از نزدیک به ۴٫۵۳ میلیارد سال پیش گردش خود به دور زمین را آغاز کردهاست. ماه باعث ایجاد کشند در آب اقیانوسها، پایدار شدن زاویهٔ انحراف محور زمین و کم کم آهسته تر شدن سرعت گردش زمین شدهاست. در آخرین بمباران شهابی تقریبا میان ۳٫۸ و ۴٫۱ میلیارد سال پیش، چندین سیارک و شهاب سنگ با زمین برخورد کرد و دگرگونیهای درخور توجهی در سطح زمین ایجاد کرد.
جو زمین ترکیبی است از نیتروژن (نزدیک به هشتاد درصد)، اکسیژن (نزدیک به بیست درصد) و چندین گاز دیگر.
بلندترین نقطه بر روی خشکیهای زمین کوه اورست نام دارد که نزدیک به ۹ کیلومتر از سطح دریا بالاتر است. ژرفترین قسمت دریاها نیز در نزدیکی جزایر فیلیپین در اقیانوس آرام قرار دارد. عمق این ناحیه حدود ۱۱ کیلومتر پایینتر از سطح دریا است و به آن درازگودال ماریانا گفته میشود.
محدودهٔ دمای هوا بر روی کره زمین میان ۸۹٫۲ (قطب جنوب) درجه زیر صفر تا ۷۰٫۷ (کویر لوت، ایران)[۱][۲]درجه بالای صفر قرار دارد. محیط استوای زمین ۴۰٬۰۷۵۱۶ کیلومتر و وزن زمین ۱۰۲۴×۵۹۷۳۵ کیلوگرم (هشتاد برابر وزن ماه) است. فاصله کره زمین تا کره ماه ۳۴۰ هزار کیلومتر میباشد.[۲۸]
انسانها نیازهایشان را از منابع کانیها و محصولهایی که از زیستکره بدست میآید، تامین میکنند.[۲۹] نزدیک به ۲۰۰ کشور مستقل در جهان وجود دارد که انسانها در این کشورها پخش شدهاند و از راه دیپلماسی، سفر، تجارت و فعالیتهای نظامی با هم در اندر کنش قرار میگیرند. فرهنگ و دانش انسانها با گذر زمان بسیار پیشرفت و تغییر کردهاست. انسانها زمانی به صاف بودن زمین و بعد نظریهٔ مرکز بودن زمین در جهان معتقد بودند. از دیدگاههای امروزی به زمین، میتوان به دیدگاه فرضیهٔ گایا اشاره کرد
گاهشناسی
دانشمندان برآورد کردهاند که نخستین بار ماده در ۴٫۵۶۷۲ ± ۰٫۰۰۰۶ میلیارد سال پیش در سامانهٔ خورشیدی تشکیل شد و در ۴٫۵۴ میلیارد سال پیش (با ۱٪ خطا)[۲۱] زمین و دیگر سیارههای سامانه خورشیدی از ابر خورشیدی پدید آمدند. ابر خورشیدی یا solar nebula ابری است صفحهای شکل ساخته شده از گاز و غبار که پس از تشکیل خورشید برجای ماندهاست.[۳۰]
زمین پس از تشکیل در یک دورهٔ ۱۰ تا ۲۰ میلیون ساله، یکپارچگی خود را بدست میآورد و به کمال میرسد.[۳۱] این سیاره در آغاز به صورت مواد ذوب شده بود و کم کم با گذر زمان گرمای خود را از دست داد و یک پوستهٔ جامد جایگزین مواد مذاب آن شد. کمی پس از آن در ۴٫۵۳ میلیارد پیش ماه نیز بوجود آمد.[۳۲]
آخرین فرضیهای که دربارهٔ چگونگی تشکیل ماه بیان شده[۳۳] و مورد پذیرش بیشتر دانشمندان قرار گرفته، فرضیهٔ برخورد بزرگ است. این فرضیه میگوید که جسمی (گاهی به آن تئا میگویند) به بزرگی بهرام و با جرمی برابر با ۱۰٪ جرم زمین،[۳۴] با زمین برخورد کرد.[۳۵] پس از برخورد بخشی از جرم آن در زمین باقی ماند و بخشی از جرم آنها جدا شد و به فضا رفت. مجموعهٔ جرمهای پرتاب شده یکی شد و در نهایت کرهٔ ماه بوجود آمد.
اتمسفر نخستین زمین از بیرون زدن گازها و فعالیتهای آتشفشانی بوجود آمد پس از آن، آب و یخ گرفته شده از سیارکها، خرده سیارهها، دنبالهدارها و جرمهای دورتر از نپتون (ترانس-نپتونها) میزان بخار آب فشردهٔ جمع شده در زمین را بالا برد و در نهایت اقیانوسها پدیدار شدند.[۳۶] دانشمندان معتقدند که در آن زمان خورشید تنها ۷۰٪ از درخشندگی حال حاضر خود را داشته ولی هم زمان نشانههایی پیدا شده که آب اقیانوسها در آن دوران «مایع» بودهاست. این دو مطلب یک تناقض بوجود آوردهاند و هنوز بی جواب باقی ماندهاند. هم زمانی پخش شدن گازهای گلخانهای در زمین و بالا بودن میزان تغییراتی که در پرتو افکنی خورشید بوجود میآمد همگی زمین را به سوی گرم تر شدن میبرد و مرتب دمای سطح زمین بالاتر میرفت و مانع از آن میشد تا اقیانوسها یخ بزنند.[۳۷] در ۳٫۵ میلیارد سال پیش میدان مغناطیسی زمین تشکیل شد و کمک کرد تا در اثر باد خورشیدی، اتمسفر زمین تهی نشود.[۳۸]
دو فرضیهٔ مهم برای نرخ رشد و گسترش قارهها در زمین وجود دارد:[۳۹] نخست: قارهها دارای رشد پیوسته تا امروز بودهاند.[۴۰] دوم: قارهها در آغاز گذشتهٔ زمین، رشد سریع داشتهاند.[۴۱] مطالعات امروز نشان میدهد که فرضیهٔ دوم به واقیعیت نزدیک تر است. امروزه دانشمندان معتقدند که در آغاز رشد پوستهٔ قارهای زمین با سرعت انجام شده[۴۲] و پس از آن در یک دورهٔ طولانی پایدار بودهاست.[۴۳][۴۴][۴۵] پس از گذشت صدها میلیون سال در مقیاس زمین شناسی سطح قارهها پیوسته به خود شکل میداد تا اینکه در آخر شکسته شد و تکه قارهها از هم جدا شدند. قارهها همواره در حال مهاجرت بر روی سطح زمین اند و گاهی با یکدیگر ترکیب میشوند و یک ابَرقاره را ایجاد میکنند. نزدیک به ۷۵۰ میلیون سال پیش، یکی از قدیمی ترین ابَرقارههای شناخته به نام رودینیا شروع به شکسته شدن کرد. پس از آن تکههای آن دوباره با هم یکی شدند و پانوتیا (۵۴۰ تا ۶۰۰ میلیون سال پیش) و پس از آن پانجهآ بوجود آمد که این نیز خود در ۱۸۰ میلیون سال پیش شکسته شد.[۴۶]
فرگشت زندگی
فرضیهای به نام «زمین گلوله برفی» یا Snowball Earth در دههٔ ۱۹۶۰ مطرح شدهاست این فرضیه میگوید که در دوران نئوپروتروزوئیک میان ۷۵۰ و ۵۸۰ میلیون سال پیش، بیشتر سطح زمین از لایهای از یخ پوشیده شده بود. این مطلب بسیار مورد توجه دانشمندان است چون این دوران یخبندان به پیش از انفجار کامبرین، آغاز پدیدار شدن سلولهای زنده، مربوط است.[۴۷]
پس از انفجار کامبرین، نزدیک به ۵۳۵ میلیون سال پیش، پنج دورهٔ انقراض یا خاموشی گسترده[۴۸] در زمین روی داد که آخرین آنها در ۶۵ میلیون سال پیش در اثر برخورد یک شهابسنگ بسیار بزرگ رخ داد و باعث از بین رفتن دایناسورها و دیگر دوزیستان بزرگ هیکل شد؛ البته برخی جانوران کوچکتر مانند پستانداران از این رویداد خاموشی جان سالم به در بردند. با گذشت ۶۵ میلیون سال پستانداران به شاخههای گوناگون تقسیم شدند تا آنکه در چند میلیون سال پیش در آفریقا پستاندارانی میمون مانند به نام ارورین Orrorin tugenensis توانستند بر روی دو پای خود بایستند.[۴۹] داشتن ابزارهای پیشرفته و کامیابی بیشتر در برقراری ارتباط باعث شد تا این جانوران بتوانند مواد غذایی بیشتری را برای خود فراهم کنند. و البته تمامی این پیشرفتها نیازمند داشتن مغزی بزرگتر از آنچه در گذشته داشتند، است. به این ترتیب این جانوران در گذر زمان و با پیشرفته تر شدن و بزرگتر شدن مغزشان کم کم به نژاد انسان نزدیک شدند. پیشرفت در کشاورزی و صنعت به انسانها اجازه داد تا در بازهٔ زمانی کوتاهی بر کرهٔ زمین چنان تاثیری بگذارند که تا کنون هیچ یک از موجودات زنده چنین نکردهاست.[۵۰] انسانها بر کمیت و طبیعت دیگر گونههای زندگی در کرهٔ زمین دست بردند.
الگوی کنونی عصر یخبندان میگوید نزدیک به ۴۰ میلیون سال پیش زمین دچار یخ زدگی شد، در دوران پلیستوسن نزدیک به ۳ میلیون سال پیش این وضع شدت گرفت و پس از آن سرزمینهای با عرض جغرافیایی بالا هر ۴۰ تا ۱۰۰،۰۰۰ سال دچار چرخهٔ یخ زدگی و گرم شدگی شدند. آخرین یخبندان قارهای در ۱۰،۰۰۰ سال پیش پایان یافت.[۵۱]
آینده
آیندهٔ کرهٔ زمین و خورشید به یکدیگر گره خوردهاست. با انباشته شدن پایدار هلیوم در هستهٔ خورشید، کم کم به درخشندگی این ستاره افزوده میشود به این صورت که تا ۱٫۱ Gyr (یک میلیارد سال) دیگر ۱۰٪ و تا ۳٫۵ Gyr دیگر ۴۰٪ درخشندگی آن بیشتر خواهد شد.[۵۲] مدلهای هواشناسی نشان دادهاست که اگر پرتوهای دریافت شده از خورشید بیشتر شود زمین دچار دگرگونیهای نامطلوب مانند از دست دادن آب اقیانوسها خواهد شد.[۵۳]
با بالا رفتن دمای هوا در سطح زمین، چرخهٔ
- زهره تغییرمسیری به اینجاست. برای شهری در خوزستان، زهره (شهر) را ببینید.
ناهید (همچنین زهُره) به ترتیب فاصله از خورشید، دومین سیاره سامانه خورشیدی است که میان زمین و تیر (عطارد) قرار گرفتهاست. این سیاره نزدیکترین سیاره به زمین میباشد و بعد از ماه، درخشانترین جرم آسمانی طبیعی است که به هنگام شب از زمین رویت میشود. ناهید داغترین سیاره در منظومهٔ خورشیدی است. جو ضخیم و غلیظ آن موجب میشود که دیدن سطح آن از طریق رصد، دشوار باشد.
این سیاره در فارسی بیدخت و بیلفت نیز نامیده میشد.[۱] و واژه بیدُخت در شکل کهنتر خود بَغدخت و به معنای «دختر خدا» بودهاست.[۲]
سیاره ناهید، فاقد ماه است و از بسیاری جهات چون اندازه، جرم، گرانش و ترکیبات ساختاری، به زمین شباهت دارد و به همین دلیل به آن لقب خواهر زمین را دادهاند.یکی از دلایل این نام گذاری این است که دانشمندان می گویند در چند میلیون سال پیش سیاره ناهید بسیار شبیه به زمین بوده ودارای شرایط زندگی بوده است[نیازمند مدرک] اما به دلیل نزدیک شدن به خورشید شرایط حیات در آن از بین رفت. چنانکه قطر آن در حدود ۱۲٫۱۰۴ کیلومتر است، در مقایسه با زمین که قطرش ۱۲٫۷۵۶ کیلومتر است. جرم ناهید حدوداً ۸۱ درصد جرم زمین و چگالی آن، نزدیک به ۹۵ درصد چگالی زمین است. با اینحال ناهید در قیاس با بیشتر سیارات سامانه از جمله زمین، کرویتر است و به دلیل چرخش آهسته به دور مدارش، پدیده تورفتگی یا مسطح شدن قطبها و بادکردگی یا تورم نواحی استوایی در آن، کمتر از دیگر سیارات رخ میدهد.
این سیاره را جزء سیارههای زمینسان و متراکم طبقه بندی کردهاند که دارای آتشفشانهای فعال، «ناهیدلرزه» و کوهوارهاست. ناهید در مداری تقریباً دایرهوار به فاصله میانگین ۱۰۸ میلیون کیلومتر از خورشید، به دور آن میگردد. هنگامی که در نزدیکترین وضعیت نسبت به زمین قرار میگیرد، فاصله آن با زمین ۴۲ میلیون کیلومتر میشود و در دورترین حالت ۲۵۷ میلیون کیلومتر با آن فاصله دارد. ا
زمان لازم برای یکبار گردش این سیاره به دور خورشید ۲۲۵ روز زمینی میباشد. تفاوت بزرگ ناهید با زمین، جو آن است که بیشتر آنرا دیاکسید کربن تشکیل داده و در ابرهای فوقانی آن قطرات ریز اسید سولفوریک وجود دارد. وجود دیاکسید کربن در جو این سیاره دمای آنرا به مقدار بسیار چشمگیری افزایش دادهاست. (480 درجه سانتیگراد نزدیک سطح سیاره). همچنین لازم به ذکر است که سیاره زهره دارای مغناطیس درونی نیست.
نور آفتاب پس از نفوذ در جو این سیاره و جذب شدن توسط سطح آن، بهصورت گرما از سطح بازتابیده میشود، اما انبوه دیاکسید کربنِ جو ناهید، این گرمای بازتابیده را به دام انداخته و از رها شدن آن در فضا جلوگیری میکند. این جذب اضافی گرما، که به پدیده گلخانهای معروف است، میانگین گرمای ناهید را بیش از هر سیاره دیگری (حتی سیاره تیر) در سامانه خورشیدی بالا بردهاست بهطوریکه این حرارت برای ذوب کردن فلز سرب کافیست. از اینرو پیدایش زندگی در این سیاره، غیر ممکن است.
در اوایل سال ۱۹۶۰ راداری را بهسوی ناهید نشانهروی کردند که سیگنالهای آن از ابرهای این سیاره عبور کرده و پس از برخورد با سطح جامد سیاره، منعکس گردید. برای نخستین بار دانشمندان اطلاع جالبی را درباره سطح ناهید بهدست آوردند، که نشان میداد ناهید دارای حرکت چرخشی در جهت معکوس است. چرخش آن از شرق به غرب است و آفتاب از مغرب طلوع و در مشرق غروب میکند.
ایرانیان در زمان هخامنشیان، خدای مونث آناهیتا (ایزد باروری و آبها) را با این سیاره مرتبط میدانستند که در پارسی میانه، به اَناهید و در فارسی امروزی به ناهید تغییر یافتهاست. نام لاتین این سیاره، ونوس، برگرفته از نام خدای رومی عشق و زیبایی است. در یونان باستان، نام خدای آفرودیته بر آن نهاده شد.
سفینه مارینر ۲، که در اوت ۱۹۶۲ پرتاب شد، در دسامبر ۱۹۶۲ از ۳۵۰۰۰ کیلومتری ناهید گذشت. مشاهدات این سفینه نشان داد که زهره را ابرهای سفید رنگ مایل به زردی، کاملاً پوشاندهاست و شکافی در این ابرها نیست که از راه آن بتوان نظری به سطح جامد این سیاره افکند. سفینه مارینر ۱۰ در فوریه ۱۹۷۴ از ارتفاعی کمتر از ۶۵۰۰ کیلومتری، زهره را مورد پژوهش قرار داد و معلوم شد که این ابرها حرکت منطقهای دارند و با سرعتی بیش از ۲۴۰ کیلومتر در ساعت سیاره را دور میزنند و در مناطقی از زهره که رو به خورشید است، برهمکنشی میان جریانهای بزرگ مقیاس همرفتی با این حرکت منطقهای وجود دارد. در ۲۲ اکتبر ۱۹۷۵ وسیلهای از سفینه بدون سرنشین متعلق به اتحاد جماهیر شوروی سابق، بر زهره فرود آمد و علی رغم شرایط فوقالعاده سخت دما و فشار توانست به مدت ۲ ساعت عکسهایی از چشم انداز این سیاره بگیرد و اطلاعات گستردهای از سطح زهره بفرستد. سه روز بعد وسیله مشابهی از سفینه در ۲۲۰۰ کیلومتری محل فرود وسیله به زهره نشست و یافتههای خود را به مدت ۶۵ دقیقه ارسال کرد. این عکسها، نخستین عکسهایی بودند که تا آن زمان از سطح سیارهای دیگر گرفته شده بود.[۳]
کاوشگر مداری قطب جنوب این سیاره برداشت و به زمین مخابره کند. این اولین باری بود که تصویری از قطب جنوب سیاره ناهید برداشته میشد. Online User
تیر (یا عُطارِد)، یکی از سیارههای منظومه خورشیدی ما است. تیر نزدیکترین سیاره به [خورشید] است و به این خاطر سطح رو به خورشید آن بسیار داغ است. رویه پشت به خورشید تیر نیز بسیار سرد است.
سیاره تیر ماه ندارد. تیر، کوچکترین سیاره منظومه خورشیدی است و همانگونه که یک رخ از کره ماه همیشه رو به زمین است، یک رخ از تیر نیز به حالتی ابدی رو به خورشید و رخ دیگر آن پشت به خورشید است. با وجود اندازه کوچک، سیاره تیر از میدان مغناطیسی نیرومندی برخوردار است
تیر تندروترین سیارهٔ منظومه خورشیدی است که با سرعتی حدود ۴۸ کیلومتر بر ثانیه، هر ۸۸ روز یک بار خورشید را دور میزند.از این رو سیارهای گریزپاست که دیدنش آسان نیست و به همین دلیل است که شاید، ایرانیان باستان آنرا «تیر» نامیده و در یونان «مرکوری» یا «پیک خدایان» لقبش داده بودند.
سیاره تیر یا عطارد با فاصلهٔ ۵۷ میلیون و ۹۲۴ هزار کیلومتری از خورشید، نزدیکترین سیاره منظومه خورشیدی به خورشید است و کمترین مسافتی که با زمین پیدا میکند، به ۸۰ میلیون کیلومتر میرسد. به خاطر نزدیکی این سیاره به خورشید اگر در طرف رو به خورشید آن (بخشی که روز است) قرار بگیرید به راحتی در دمای ۴۶۵درجه سانتیگراد پخته خواهید شد و به علت حرکتی وضعی آرامش اگر در طرف شب آن قرار بگیرید آن قدر سرد خواهد شد که در دمای ۱۴۸- درجه سانتیگراد به راحتی مرگ را بر اثر یخ بستن تجربه میکنید. این سیاره، حدود دو ماه طول میکشد و از این رو، گرم شدن آن در روز و سرد شدنش در شب دیرپاست.
حفرههای کوچک ویا بزرگ بسیاری در سطح سیارهٔ تیر دیده میشود که حکایت از برخورد شهابسنگهای کوچک و بزرگ دارد البته قطر برخی از دهانهها به دهها کیلومتر میرسد. برخی از این دهانهها محل خروج مواد مذاب است که امروزه با سنگهای مذاب پر شدهاند و مانند کوههای آتشفشانی هستند. سطح تیر بیشتر خاکستریرنگ است و به خاطر نوع دهانههای آتشفشانی و آبگیرها خیلی شبیه کره ماه است. دانشمندان تصور میکردند که فعالیتهای آن مانند کره ماهاست. اما اکنون میدانیم که سیاره عطارد با کره ماه بسیار متفاوت است. تیر کوه و آتشفشانهای بزرگ و عمدهای ندارد و از نظر فعالیتهای زمینشناختی سیارهای مرده بهشمار میآید.
تیر از دسته سیارههای زمینسان است. تیر همچون ناهید و ماه، حالتهای گوناگونی از هلال تا قرص کامل را به خود میگیرد. قرص کامل، چون در آن سوی خورشید است دیده نمیشود. اما اشکال هلال و نیمهٔ آن به هنگام جلوههای شرقی و غربی، مشاهده میگردند.
نیروی گرانش این سیاره کم و دارای جو ناچیزی است که ۹۸٪ آن از هلیم و بقیه از هیدروژن، اکسیژن و سدیم ساخته شدهاست.بادهای خورشیدی به شدت به عطارد میدمند و این میرساند که تقریباً هیچ هوایی در آن وجود ندارد.
این سیاره نیز، مانند سیاره زهره بین زمین و خورشید قرار گرفته و به خاطر این ویژگی، حالاتی را که «گذر»، «جلوههای شرقی و غربی» و... نامیده میشوند، به وجود میآورد. عبور عطارد فقط یا در اردیبهشت ماه (ماه مه) و یا آبان ماه (ماه نوامبر) روی میدهد. و علت ندرت این عبورها (که در هر قرن تا ۱۳بار روی میدهند) به این علت است که زاویه میل مدار آن با مدار زمین (۷درجه) سبب میشود که سیاره معمولاً یا از شمال و یا از جنوب خورشید بگذرد. اندازه گیریهای دقیق عبورهای عطارد نه فقط برای تعیین دقیق مدار عطارد بلکه برای محاسبه دوره تناوب حرکت وضعی زمین نیز به کار میآید.
عارضههای سطحی
دانشمندان هنوز نمیدانند که فعالیتهای آتشفشانی این سیاره سنگی، چقدر به طول انجامیده. سن دشتهای گدازهایاش را میتوان به عصر «بمباران سهمگین متأخر»، یا حدود ۴ میلیارد سال پیش نسبت داد؛ که در جریانش اعضای منظومه خورشیدی، آماج برخورد شهابسنگهای غولآسا واقع میشدند. به محض کاهش آمار این برخوردها بود که گدازه در سرتاسر عطارد جریان یافت و با پر کردن گودالها، عوارض نرم و مسطحی را به وجود آورد. فروزمینها هم در همین گودالها به وجود آمدند و در واقع تنها نقاطی به شمار میرفتند که بستر سنگی ِ سیاره در آنها «منبسط» (و نه منقبض) میشد.[۶]
در دشتهای آتشفشانی عطارد عوارض نامتعارفی وجود دارد که بیشتر شبیه «کلوچه«های کیهانیاند و هیچگونه نمونه مشابهی در سایر نقاط منظومهمان ندارند. این «کلوچهها» سازههای دوار و غولآسایی هستند که مرز گودالهای مدفون را مشخص کردهاند و خودْ از چینخوردگیهای درونی و عوارضی موسوم به «فروزمین» پر شدهاند؛ یعنی باریکههایی که در مرز دو گسل موازی، فرونشستهاند.[۷]
حدود یک میلیارد سال پیش، گدازههای آتشفشانی به سرعت بستر گودالهای شهابسنگی پراکنده در سطح عطارد را پر کردند. حجم عظیمی از گدازه در مدتزمان نسبتاً کوتاهی نشست کرد و همین میتوانسته عاملی برای ظهور این درههای نامتعارف باشد.[۸]
اساطیر
«عطارد» در ادبیات فارسی و عربی،«دبیر فلک» نیز خوانده شدهاست. نام اروپایی این سیاره Mercury از واژهای لاتین گرفته شده که در مقابل نام یونانی هرمس است. خدائی که پیغام برنده برای خدایان دیگر بوده و به همین دلیل هرمس در اغلب تصاویر با صندلهای بالدار کشیده میشود. علاوه بر پیغامرسانی، او نگهدار بازرگانان و مسافران بود. مرکوری در ادبیات افسانهای یونان و روم، خدای سخنوری و نویسندگی است.
به اعتقاد یوهان مرسیه رئیس دانشکده علوم اختری دانشگاه پاریس در مقاله ای که در اواخر سال ۲۰۰۹ منتشر شد احتمالا تیر یکی از ماههای سیارات داخلی منظومه خورشیدی بوده که از گرانش مادر خود جدا شده و به دام خورشید گرفتار گشته.
سیاره تیر و عصر فضا
در سال ۱۹۷۴ میلادی، سفینهٔ مارینر ١٠ آمریکا، از نزدیکی سیارهٔ تیر گذشت و توانست ۶۴۸ عکس خوب، از حدود ۵۰٪ سطح سیاره، که در آن هنگام در برابر خورشید واقع شده بود، گرفته و مخابره کند.عکسها نشان میدهند که سطح تیر نیز چون ماه، دارای کوهها و نیز درههای فراوانی است که به نظر میآید به علت بمباران مداوم صدهاهزار سنگ آسمانی صورت گرفته باشد.زمان این بمبارانها شاید بلافاصله پس از پیدایش و تکوین دستگاه خورشیدی بودهاست.
عکسهایی که فضاپیمای «[۹]
در تیر، درهٔ بزرگی به قطر تقریبی ۱٬۳۰۰ کیلومتر وجود دارد که اطراف آن را کوههای به نسبت بلندی که ارتفاع برخی از آنها به یک و نیم کیلومتر نیز میرسد، احاطه کردهاند.برخی از این گودیها، شاید به علت جریان مواد مذاب آتشفشانی قدیمی، صاف و تیز شیار شیار شدهاند.
ارتباط با مارینر ۱۰ در ۲۴ مارس ۱۹۷۵ قطع شد.این سفینه اولین و تنها سفینهای بودهاست که تا امروز به مقصد تیر روانه شدهاست.
در بررسیهایی که در سال ۱۹۹۰م از روی زمین در مورد سیارهٔ تیر به عمل آمد، دیده شد که دو ناحیه بر روی سطج این سیاره از نقاط دیگر بسیار داغ ترند، علت آن را تأثیِر توأم گردشهای وضعی و انتقالی تیر در حفظ گرمای گرفته شده از خورشید دانستند. زیرا مدت یک شبانه روز در تیر دو سوم مدت یک سال آن است .
تیر بر خلاف اندازهٔ کوچکی که دارد، بسیار سنگین است و از این جهت ستارهشناسان معتقدند، در زیر پوستهٔ سنگی نازک این سیاره، هستهٔ مرکزی بزرگی ساخته شده از آهن، وجود داشته باشد.
Online User